جدیدترین وصله Baldur’s Gate 3 نه تنها به رفع باگها یا انیمیشنهای گاه به گاه مشکلساز میپردازد، بلکه در پاسخ به تقاضای عمومی، افزودنیهای جدیدی به بازی اضافه میکند. این بهروزرسانی همراه با تنظیمات سختی قابل تنظیم و حالت لاف زدن، فقط یک فایل ذخیره میشود، این بهروزرسانی پایاننامههای جدیدی را برای دیدن شخصیتهایی که مدتها صرف آشنایی با آنها کردهاید، به همراه دارد. با اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان که به جای بازی کردن به عنوان یکی از همراهان شما، یک شخصیت اصلی را انتخاب می کنند، همانطور که در بازی قبلی Larian توصیه می شود، Divinity: Original Sin 2 – Baldur’s Gate 3 طرفداران زیادی را به دست آورده است که عمیقاً به شخصیت های آنها وابسته است. و پایان های جدید آن نمادی از نحوه تعامل لاریان با آنها است.
وقتی برای اولین بار آن را در تابستان بازی کردم، پایان بازی اوج عملی بود که نمی توانست به بقیه وعده هایش عمل کند. پس از دهها ساعت نقشآفرینی یک شخصیت و همراهانش در دنیایی پیچیده و واکنشگرا، انتخابهای جالب کاهش یافت – یا حداقل آنهایی که در مورد بهترین راه برای نزدیک شدن به یک سناریوی جنگی نبودند. همراهان من ساکت شدند و ناگهان بزرگترین و دراماتیک ترین انتخاب های کل بازی – که خراب نشدن آنها غیرممکن خواهد بود. در نظر بگیرید که یک هشدار اسپویلر بزرگ برای پایان Baldur’s Gate 3 به خودی خود – خودسرانه احساس می شود.
در اوج بازی، متوجه میشوید که فقط یک ذهنافکن میتواند با موفقیت از سنگهایی که برای جمعآوری آنها جنگیدهاید استفاده کند و بر مغز پایین غلبه کند. بلافاصله، به نظر می رسد که انتخاب شما این است که یا به متحد مشکوک خود، امپراتور، به آنها اعتماد کنید، یا خودتان تبدیل به یک ذهن گردان شوید، همان سرنوشتی که در وهله اول برای جلوگیری از آن به سر می برید. یک فداکاری یا یک جهش ایمان.
در حال حاضر، در پایان یک بازی پر از آنها، مانند یک انتخاب روایت بزرگ و سنگین به نظر می رسد. اما فقدان واکنش – و این واقعیت که گزینه سوم به شدت خرد شده شما را از نظر عملکردی به همان معضل می برد – باعث می شود که آن را بیشتر شبیه یک معضل مکانیکی کنید. آیا میخواهید تواناییهای ذهنبازی داشته باشید یا میخواهید آن شخص دیگری باشد؟
صرف نظر از اینکه در اینجا چه تصمیمی می گیرید، بدون قدردانی به نبرد نهایی – و از طریق – پیشرفت می کنید. قوس گیل نیز در لحظات پایانی بازی، لحظاتی قبل از زنده ماندن یا مرگ کارلاچ و در همان نفسی که آستایون از نور خورشید می گریزد و لائزل روی اژدها پرواز می کند، پیچیده می شود. برای Baldur’s Gate 3، یک بی وزنی ناگهانی و غیرقابل شخصیت وجود دارد که پس از ایفای نقش با همان سطح آزادی خلاقانه ای که معمولاً روی میز دارید، احساس بدی می کند.
پایانهای جدید در پچ ۵ چیزی را که قبلاً بخشی از پایان بود، تغییر نمیدهند – اما کاری که انجام میدهند این است که هم این انتخابهای اصلی و هم تأثیراتی که در طول بازی داشتید، فضایی برای حس معنیداری از تداوم میدهند. شش ماه پس از جدایی شما در اسکله، ویترز همه را برای یک مهمانی به اردوگاه فرا می خواند. به نظر میرسد که تنظیماتی برای یک فن تخیلی درست شده است – و مطمئنم در چندین جا اینطور است.
این پایانی است که هدفش راضی کردن است و تحمل شما را برای خدمات طرفداران و متا جوک ها آزمایش می کند. اگر می خواهید دوستان خود را در آغوش بگیرید، آغوش جدیدی وجود دارد. اگر می خواهید یک لباس واقعاً شیک بپوشید، یک سینه پر از رنگ و لباس مهمانی وجود دارد. اگر میخواهید در مورد زمانی که همه شبها را کنار گذاشتهاند و از جیرههایی که به طور خودکار به آنها اختصاص داده شده، یک وعده غذایی غیرمحتمل میخورند، شوخیهای محیطی بشنوید، خوش شانس هستید. موسیقی در حال پخش است، هالسین بابا در حال رقصیدن است و همه از دیدن شما خوشحال می شوند.
این می تواند گاهی اوقات تعلیق ناباوری شما را افزایش دهد. از آنجایی که پایان نامه تنها لحظاتی پس از جدایی شما در اسکله منتشر می شود، خداحافظی های دردناک یا تلخ تر بلافاصله نادیده گرفته می شود. به عنوان مثال، لائزل قسم خورد که هرگز تمام هزینه هایی را که برایش هزینه کردم فراموش نخواهد کرد – اما اکنون به عنوان عزیزترین دوستش از من استقبال می کند. در جایی که من فکر می کردم، Shadowheart ظاهراً به رابطه عاشقانه ما پایان داد، زیرا نمی خواست به زندگی پنهان در سایه ها بازگردد – تا زمانی که وارد مهمانی شویم، و معلوم شد که در کل با هم در حال ماجراجویی بوده ایم. زمان.
البته، پایانهای «بد» در دسترس هستند که در آخرالزمان پخش میشوند – بهویژه برای Dark Urge – اما برای به دست آوردن آنها باید در انتخابهای خود بسیار عمدی باشید. وحشتناکی که وجود دارد این است که به خودی خود نتیجه تأیید کننده و خوشحال کننده است. بهعنوان کسی که نقش شخصیتی را بازی میکرد که عمدتاً معنای خوبی داشت، اما مجبور بود مصالحه کند، ظاهر شدن در مهمانی و کشف این که در واقع، همه چیز کاملاً خوب بود، و هرگز واقعاً هزینهای در بر نداشت، کمی آسان به نظر میرسد. – برای من یا برای هر کس دیگری.
تمام آنچه گفته شد، نقطه قوت این پایاننامهها این است که آن تصمیمهای بزرگ و لحظه آخری تأثیر قابلتوجهی بر آنچه که در غیر این صورت یک امر بسیار کرکی است، دارد. مهمانی اردویی که در آن میتوانم با ویترز گفتگوی آرامی داشته باشم و کارلاچ را به یاد میآورم، یک مهمانی کاملاً متفاوت با مهمانی است که در آن من و کارلاچ با هم به جهنم رفتیم. این انتخاب مکالمات با همه را تغییر میدهد، با این که گروه اکنون از دیدن شما دو نفر در حال حاضر هیجان زده شدهاند. و شاید ذهنباز بودن مانعی برای عاشقانهها ایجاد نکند، اما زمان و مکان به احساس شما در مورد زندگی در بدن متفاوت، نیاز به اتخاذ یک سبک زندگی جدید، و اینکه چگونه یک رژیم غذایی مغزی محدود میکند، داده میشود. دسترسی شما به غذای مهمانی و گپ زدن مودبانه
انتخابهای انجامشده توسط بازی دیده میشوند – حتی در جاهایی بیعملی – و در حالی که با افزودن یک پسنوشته شادتر و هوادارتر، مقداری وزن روایی کاهش مییابد، در جاهای دیگر وزن روایت را به همان جایی که قبلاً از دست داده بود بازمیگرداند. در یک کوئستلاین مکرر با یک هاگ، یک زن جوان را دو بار از دست او نجات دادم – اما هرگز برای همیشه او را نکشتم. در ژورنال من، این فقط یک جستجوی ناتمام است – اما در نامه تشکر مارینا در پایان، او باقی عمر خود را برای زندگی دارد.
موفقیت لاریان تا حدی به خدمات طرفداران بستگی دارد، اگر به طور کلی تعریف شود – به عنوان استودیویی که با موفقیت های قبلی و فروش دسترسی زودهنگام سرمایه گذاری شده است، آیا آنها بدون اراده خوب ناشی از تراشیدن گربه به استودیویی که اکنون هستند تبدیل می شدند. ? این انگیزه بدی نیست که بخواهیم بدخواهی طرفداران را تسکین دهیم، اما وقتی یک بازی با چیزی شبیه به فن تخیلی خود را اصلاح می کند، من را در مورد فاصله نزدیک بین طرفداران و یک ساخته تعجب می کند: چرا پاسخ به یک پایان ناپسند، مبهم یا چالش برانگیز، نیاز به رفع آن، به جای پردازش آن احساسات بیزاری در نقد، تأمل، آثار متحول کننده طرفداران، یا روش های بی شمار دیگری که مستقیماً متوجه توسعه دهندگان نیست؟
در حالی که این پایانها من را دعوت میکنند تا شخصیتهای جدیدتر را تا پایانشان ببینم، باید بدانم چه پیچیدگی با این لحظات بیشتر طرفداران رد و بدل میشود – و چه چیزی از بین میرود وقتی شکاف بین قصد خلاقانه و لذت هوادار کوچکتر و تشخیص آن سختتر میشود. . جدای از برخی لحظات خوب، این مسیری است که به نظر میرسد لاریان با هر پچ به آن متعهدتر میشود، و با توجه به نکات توسعهای که در قسمتهای پایانی حذف میشوند، فقط میتوانم منتظر بمانم تا ببینم در ادامه چه خواهد آمد.
منبع: https://www.eurogamer.net/baldurs-gate-3s-new-epilogues-wrestle-fan-service-and-narrative-weight