باید Outer Wilds را روی سوییچ (و شزلون) بازی کنید.

دونالد ماستارد، از Fortnite، Infinity Blade و Shadow Complex، یک بار چیز بسیار جالبی در مورد بازی هایی به من گفت که از آن زمان تا به حال آن را تغییر داده ام. او در مورد تفاوت بین طراحی چیزی مانند Shadow Complex و طراحی چیزی مانند Infinity Blade صحبت می کرد.

تفاوت، او آن را صدا کرد – تفاوت اصلی – در جایی بود که بازیکن می نشست. وقتی مجتمع سایه را شلیک می کنند، روی مبل جلوی تلویزیون بزرگ هستند. آنها ممکن است مقداری از زمان را پاک کرده باشند، برای خود نوشیدنی درست کرده باشند. به عنوان یک طراح می توانید احساس کنید که بازیکن را برای مدتی طولانی در اختیار دارید. با اینفینیتی بلید، خوب، کجا هستند؟ در اتوبوس؟ در اغذیه فروشی منتظر هستید؟ نشستن پیش دندانپزشک؟ شما آنها را برای مدت طولانی ندارید – نمی توانید تضمین کنید که توجه و تمرکز آنها بسیار زیاد است. و بنابراین شما بازی را متفاوت می سازید. سریعتر کار می کند. این به بازیکنان در حلقه های کوتاه تر پاداش می دهد. نخ های بیشتری را آویزان می کند تا آنها را وسوسه کند که کمی بیشتر به اطراف بچسبند.

من اغلب به این موضوع فکر می کنم. اما دیشب متوجه شدم که به شکل دیگری در مورد آن فکر می کنم. داشتم Outer Wilds را بازی می کردم، که به تازگی بر روی سوییچ منتشر شده است. فکر می کنم شاید کنجکاو بودم ببینم بازی چطور پیش می رود. (و در حالی که من Digital Foundry نیستم، می توانم بگویم که برای من خوب بود. شاید کمی بیشتر بارگذاری شود، اما بقیه چیزها دقیقاً همانگونه بود که می خواستم باشد.) اما فکر می کنم آنچه را که در نهایت کاوش کردم. ، این بود که چگونه یک بازی واحد می تواند بسته به پلتفرم بسیار متفاوت باشد. این یک مکاشفه بود.


تریلر Outer Wilds Switch.

و باز هم به جایی که من نشستم است. Outer Wilds یک بازی در مورد کاوش در یک بطری منظومه شمسی، گیج کردن سرنخ ها برای کشف آنچه اتفاق افتاده است و سپس کار کردن چگونه می توانید یک ابرنواختر را از نابود کردن همه چیز پس از بیست دقیقه یا بیشتر متوقف کنید، در این مرحله همه چیز دوباره به شروع بازمی گردد. اگر بخواهم از ریاضیات هنری برای توصیف این بازی استفاده کنم، می‌توانم بگویم که دروازه Pohl’s Gateway با Majora’s Mask ترکیب شده است. و همچنین اضافه می‌کنم که، در حالی که این موضوع به یک چیز خاصی در مورد آن می‌رسد، اما واقعاً چیز خودش است. فکر می کنم یکی از بهترین بازی هایی است که تا کنون ساخته شده است. خیره می کند.

به هر حال، وقتی برای اولین بار Outer Wilds را بازی کردم، پشت میزم در دفتر Eurogamer نشسته بودم. این یک جعبه پازل پیچیده و بزرگ است، این بازی، و بنابراین من به نزدیکی خم شدم، توجه کامل خود را به Outer Wilds دادم، و حتی در حین بازی یادداشت برداری کردم. دومین بار بود که داشتم نسخه Game Pass را بازی می‌کردم – از بین تمام بازی‌هایی که در طول سال‌ها Game Pass را ترک کردم، این بزرگترین ضرر به نظر می‌رسد. با این حال، دوباره به نزدیکی متمایل شده بودم، کاملاً متمرکز بودم و سعی می کردم هر چیزی را که می توانستم تشخیص دهم و همه آن را حفظ کنم. این یک مورد کلاسیک از سناریوی مبل دونالد خردل بود. من تایم اوت رزرو کردم من احتمالاً یک آبجو ریشه در آن نزدیکی داشتم. این کاملاً کاری بود که من برای چند ساعت بعد انجام می دادم.

با این حال، دیشب داشتم به بازی‌ای بازمی‌گشتم که از قبل به خوبی می‌شناختم. اما همچنین، من آن را روی یک دستی بازی می‌کردم و روی شزلون دراز کشیده بودم. (من به خاطر آن جمله و هر چیزی که در آن وجود دارد عذرخواهی نمی کنم.)

یک کنار اینجا، اما مهم است. شزلون ما فانتزی یا قدیمی نیست، اما کار را انجام می دهد. چه شغلی؟ چیزی در مورد شزلون وجود دارد – با من بچسب – که باعث می شود احساس کنم شبیه جیمی استوارت هستم. من ناگهان بسیار از دست ها و پاهایم آگاه شدم و وقتی اینطور چیده شوند چقدر بلند و ناجور به نظر می رسند. من ناگهان تمام زوایا و آرنج شدم. و با هدایت جیمی استوارت در چیزی مانند هاروی، بلافاصله وارد چارچوب ذهنی جیمی استوارت نیز شدم. من ناگهان غریب هستم، مستعد افکار بیهوده و سوراخ های ناگهانی خرگوش هستم. وضعیت بسیار خوبی برای حضور در آن است.


باید Outer Wilds را روی سوییچ (و شزلون) بازی کنید.


یک فضاپیمای حشره مانند بر روی سطح یک سیاره تیره در اوتر وحشی قرار دارد.  درختان را می توان در پس زمینه مشاهده کرد که از مه بیرون می آیند.


خورشید در این صفحه از Outer Wilds به ابرنواختر تبدیل می شود.  یک توپ بزرگ از نور سفید به سمت بیرون در فضا می چرخد.

The Outer Wilds در سوئیچ. | اعتبار تصویر: Mobius Digital/Annapurna Interactive

اما نکته اینجاست: من هرگز Outer Wilds را اینطور بازی نکرده بودم. و به دلیل سوییچ، به دلیل صفحه روشن و با ارزشی که در دستانم بود، به این دلیل که دراز کشیده بودم، زیرا این چند لحظه تصادفی بود که یک بازی را به جای هر چیز پیچیده‌تر بررسی می‌کردم – به خاطر همه این‌ها، خودم را در حال بازی یافتم. Outer Wilds به روشی کاملاً جدید.

ناگهان سعی نکردم معمای منظومه شمسی را حل کنم. من نگران ابرنواختر یا انجام کارها در فلاش لنز هر زندگی کوچکی که بازی به شما می دهد، نبودم. در عوض، من به شیوه ای بسیار گمانه زنی بازی می کردم. از تایمبر هارث بلند شدم و از چوبهای سرخ بلند شدم و سپس آن کاردستی زیبا را انجام دادم که Outer Wilds کاملاً میخکوب می‌کند و فکر کردم: حالا کجا؟

من در تعطیلات بودم، اساسا، در این جهان فشرده و عمیقا نفرین شده پر از شگفتی. من توریست بودم. بنابراین به ناچار مناظر را دیدم.

من اول به جاینتز دیپ رفتم. غوطه ور شدن از میان ابرهای طوفانی، حرکت در پیچ های سبز بطری و فرود آمدن در جزیره ای سرگردان که در آن درختان توسط بادهای بی پایان تراشیده و خم شده بودند. Giant’s Deep یک پازل باشکوه در Outer Wilds است و مطمئناً اولین بار بود که با آن روبرو شدم. اما این بار، من فقط همه چیز را در نظر می گرفتم، به جایی که دوست داشتم می رفتم. این تفاوت بین یک باستان شناس یا مردم شناس بودن در حال کاوش در یک خرابه و کسی که در تعطیلات در حال کاوش در یک خرابه است، یا کسی که در نزدیکی یک خرابه زندگی می کند و فقط دوست دارد سگ را به آنجا ببرد. در یک قبرستان آرام مشغول خوردن ناهار بودم. می دانستم که معنایی در اطرافم وجود دارد، اما نیازی به باز کردن آن احساس نمی کردم. در عوض، من به سادگی به اطراف نگاه کردم، پرسه زدم، با این و آن بازی کردم و اوقات خوشی را سپری کردم.

Giant’s Deep اولین ایستگاه در لیستی بود که در نهایت دنباله دار، قمر کوچک زیرسیگاری کوچک تخته‌ای چوبی، و ایستگاه سفید چاله را پوشش داد، که فکر می‌کنم اولین باری بود که من سفینه فضایی خود را از طریق سیاه‌چاله در در مرکز بریتل هالو، به جای اینکه پایم را با لباس فضانوردی گم کنم و مثل یک احمق به داخل بیفتم. در واقع اولین باری که من در «ایستگاه حفره» انجام دادم. من از افق رویداد بیرون آمدم (آیا این حق را دارم؟) و خورشید از قبل در مقابلم خشمگین و سرخ شده بود. سپس آن را به یک توپ سفید مچاله شده از کاغذ ضایعات فرو می ریزد قبل از اینکه منبسط شود تا زمانی که صفحه را پر کند و من را تکه تکه کند.

در تمام این مدت بازی Outer Wilds در چند سال گذشته، این اولین باری است که روند کامل ابرنواختر را تماشا می‌کنم. و من آن را تماشا کردم زیرا داشتم بازی را به روشی کاملاً متفاوت از آنچه که معمولا انجام می‌دادم بررسی می‌کردم، شاید بگویید، از زاویه‌ای متفاوت. و بازی به زیبایی پاسخ داد. و من فکر می کنم – فکر می کنم! – همه اینها به این دلیل بود که من روی کنسول دیگری بازی می کردم.


منبع: https://www.eurogamer.net/you-have-to-play-outer-wilds-on-switch-and-a-chaise-longue

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *