من کمی نگران آرکادیای آمریکا بودم زیرا به نظر می رسید چقدر از آن خارج شده است. Call of the Sea, Out of the Blue اولین بازی، که من خیلی دوستش داشتم. چرا قالبی را که به نظر می رسید خیلی خوب کار می کند کنار بگذارید؟ چرا ماجراجویی اسرارآمیز اول شخص را برای یک پلتفرمر در دهه ۱۹۷۰ پشت سر بگذارید؟ همانطور که گفتم نگران شدم.
من نباید داشته باشم. آرکادیای آمریکا است یک حرکت از Call of the Sea، اما اکنون که آن را بازی کردم، خوشحالم که بگویم ویژگیهای Call of the Sea کاملاً وجود دارد. آنجا است اول شخص گیج کننده و ماجراجویانه است، فقط فوراً مشخص نیست، و یک راز قانع کننده در بازی وجود دارد. و در حالی که آمریکای دهه ۱۹۷۰ به اندازه جزیره گرمسیری Call of the Sea چشم نواز نیست، American Arcadia موفق شده است نگاهی بیاندازد، و توصیه های زیادی در مورد آن وجود دارد.
بیایید به اصول اولیه بپردازیم. American Arcadia یک بازی در مورد مردی است که از داخل یک برنامه تلویزیونی فرار می کند، که تا به حال تمام زندگی او بوده است، کمی شبیه نمایش ترومن – با یک تفاوت اساسی. این یک برنامه تلویزیونی فقط درباره زندگی او نیست، بلکه زندگی همه کسانی است که در آرمان شهر معروف به آرکادیای آمریکایی زندگی می کنند.
شما با بازی در نقش Trevor شروع میکنید، که به اندازه نامی مانند Trevor بسیار متوسط و فراموششدنی است. متاسفم برای هر Trevors وجود دارد. او ۲۸ ساله است که در ۴۰ سالگی است، در شغل بینظیر و تانک خود راحت است و به نظر میرسد زندگیای دارد که هیجانی ندارد، بلکه کار زیادی را شامل میشود. ترور هیچکس نیست. هیچ کس متوجه او نمی شود و مهمتر از آن، هیچ کس او را در برنامه تلویزیونی Arcadia آمریکایی تماشا نمی کند. اما یک روز، همه چیز شروع به تغییر کرد. یک دوست خوب ناپدید می شود – کجا رفتند؟ صداهای عجیب و غریب از بلندگوها بلند می شوند – معنی آنها چیست؟ به سرعت، نمای دنیای ترور شروع به لیز خوردن می کند.
این زمانی است که بازی مفهوم اصلی خود را بر روی شما می کشد و شما به عنوان شخص دیگری بازی می کنید: شخصی که صداهای عجیب و غریب را برای تروور پخش می کند. آنها فردی خارج از آرکادیا آمریکایی هستند اما در اداره آن نقش دارند – هکری مخفیانه برای یک گروه آزادی کار می کند، که می خواهد به ترور کمک کند تا فرار کند. اما چرا؟ و می توان او بیرون آمد بنابراین، بذر ماجرا کاشته می شود.
شما هر دو طرف داستان را بازی می کنید، سپس – هم فردی که تروور را هدایت می کند و هم خود ترور. و این بدان معناست که بازی تقریباً به دو قسمت تقسیم شده است. قسمت Trevor که شبیه یک پلتفرمر ۲٫۵ بعدی است و قسمت هکر وجود دارد که شبیه یک بازی ماجراجویی سه بعدی اول شخص است. و اغلب، این دو بخش با هم همپوشانی دارند.
به عنوان Trevor ممکن است در حال فرار باشید و سپس به دری بیایید که نتوانید آن را باز کنید. اما از آنجایی که هکر شما را از طریق یک دوربین در دفتر خود تماشا می کند، می توانید یک پوشش دوربین مداربسته را فعال کنید و چیزهایی را در محیط Trevor فعال کنید تا به نفع او باشد. ممکن است دری را باز کنید یا چراغی را روشن یا خاموش کنید تا حواس کسی را پرت کنید. یا ممکن است جرثقیل را جابجا کنید. این اولین راهی است که بازی به بخشهای پلتفرمینگ Trevor چالش میافزاید.
سپس وقتی بخش Trevor تمام شد، نما تغییر می کند و شما هکری خواهید بود که به فید دوربین Trevor روی مانیتور آنها نگاه می کنید. و حالا نوبت آنهاست: آنها می توانند بلند شوند و محیط خود را کاوش کنند – گاهی اوقات همان محیط هایی که تروور با چشم اندازی متفاوت از آن عبور کرده است – و پازل های خودشان را حل کنند. پازل هایی که هکر با آنها ارائه می شود متفاوت است – آنها بسیار متفاوت هستند. فکر نمی کنم هیچ دو پازلی شبیه هم باشند. آنها شامل مواردی مانند سیم کشی مجدد، تطبیق فیدهای دوربین، وارد کردن کدها و گاهی اوقات همه این موارد با هم هستند. این بخش ها بیشتر شبیه ندای دریا هستند.
به طور کلی، بازی اینگونه پیش می رود. شما در حال دویدن و پریدن تروور هستید، سپس شما هکری هستید که در اطراف راه میرود و یک معما را حل میکند، و یکی به دیگری سرازیر میشود. روشی که اتفاق می افتد کاملا هوشمندانه است. و برخی از لحظات همپوشانی دوست داشتنی وجود دارد که هکر در حال تماشای فید دوربین ترور به طور همزمان بازجویی می شود – که در اصطلاح بازی به این معنی است که شما باید در حین حرکت تروور به سؤالات بازجو پاسخ دهید. بازیگوش و مبتکرانه است، مانند بسیاری از بازی ها.
با این حال، در این بخش ها نیز مشکلاتی وجود دارد. هر دو طرف بازی به نظر من کمی توسعه نیافته هستند. منظور من توسعه نیافتگی در حالت شکسته یا ناتمام نیست، زیرا بازی اصلاً آنچنان نیست، بلکه به این معنا که مکانیکهای اصلی گیمپلی فردی فاقد جزئیات و احساس لذت ذاتی هستند که از طریق استفاده از آنها به وجود میآید، توسعه نیافته است.
بیایید پلتفرمینگ Trevor را به عنوان مثال در نظر بگیریم. او به چپ و راست می دود و می پرد و بالا می رود و می تواند برخی از اشیاء را به اطراف بکشد. اما همین – بسیار اساسی است. و اغلب اوقات این بخش ها احساس می کنند که شما به سادگی یک چوب را در یک جهت گرفته اید و به طور متناوب می پرید. آنها خسته کننده هستند. هیچ لذتی در کشف وجود ندارد زیرا چیزهای جدیدی پیدا می کنید که بخش های پلتفرمینگ می توانند انجام دهند.
مکانیک های هک دوربین مدار بسته قرار است تفاوت زیادی داشته باشند، اما چیز زیادی اضافه نمی کنند. میتوانید بعضی چیزها را روشن یا خاموش کنید و چیزها را جابهجا کنید، و تمام. من می خواهم – و صبر می کنم – تا این به یک پازل معنادار تبدیل شود، اما هرگز انجام نمی شود. بدتر از آن، استفاده از آن می تواند تشدید کننده باشد. بازی شما را تشویق می کند که با یک کنترلر بازی کنید، بنابراین من این کار را انجام می دهم، اما با یک کنترلر، تعاملات دوربین مداربسته واقعا نادقیق به نظر می رسد. تشخیص اینکه دقیقاً از کدام تعامل میخواهید استفاده کنید، سخت است، که وقتی میخواهید آن را به سرعت در موقعیتهای تحت فشار زمان انجام دهید، یک مشکل واقعی است.
این کمکی نمی کند که بازی از نوعی رویکرد آزمون و خطا در این بخش ها نیز استفاده کند، گویی که می خواهد قبل از اینکه بفهمید باید چه کاری انجام دهید، چند بار بمیرید. من معمولاً به این موضوع اهمیتی نمیدهم، اما وقتی در حال مرگ هستم، زیرا در استفاده از کنترلها مشکل دارم، این کار را میکنم. این انفجارهای ناامیدی بیش از پیش برجسته می شود زیرا به طور کلی، بازی پیشرفتی آرام دارد. شما خیلی برای سواری همراه هستید، بنابراین وقتی به چنین دست اندازهایی برخورد می کنید، واقعاً خسته کننده است، و لذت بردن از کل بازی را تهدید می کند.
وقتی هکر هستید، معماها بهتر هستند، زیرا معمولاً هیچ فشار زمانی وجود ندارد، اما با این وجود، در اینجا کمبود جزئیات وجود دارد. شاید به این دلیل است که بازی همچنان پرتاب می شود ناهمسان پازل هایی که به هیچ یک از آنها زمان کافی برای توسعه خود داده نمی شود. این بدان معنی است که شما در نهایت به جای فرو رفتن عمیق تر در هر یک از موارد مختلف، نگاهی به چند چیز مختلف می اندازید، و به همین دلیل احساس رضایت خاصی نمی کنید. و در اینجا نیز ناامیدی از رویکرد آزمون و خطا وجود دارد، به خصوص زمانی که انجام مجدد بخش ها زمان می برد.
در مجموع، این احساس را به وجود میآورد که قسمت داستانی American Arcadia مهمترین چیز است و کاری که شما در بازی انجام میدهید در رتبه دوم قرار دارد. گاهی اوقات به نظر می رسد که یک پازل در آنجا وجود دارد، صرفاً به این دلیل که زمان گذشته است و توسعه دهنده فکر می کند که باید یک پازل در آنجا وجود داشته باشد، اگر این منطقی است؟ آنها کمی به آن توجه می کنند. همراه با ناتوانی در تأثیرگذاری زیاد بر نتیجه داستان، این نظریه قوت می گیرد.
با این حال، هنوز هم میبینم که به خاطره آرکادیای آمریکایی لبخند میزنم، و احساس میکردم که مجبورم آن شش ساعتی را که به طول انجامید، حتی با ناامیدیهای گاه و بیگاه، بجوم. من روشی را که ایده نمایش ترومن را با یک پیچ و تاب مدرن انجام داد، دوست دارم، و حتی با وجود اینکه ایده ای داشتم که به کجا می رود، اما همچنان توانست شگفتی هایی را در طول راه ایجاد کند. از نظر ارائه نیز، این یک بسته برنده است. واضح است که Out of the Blue به طراحی توجه دارد، زیرا اگرچه بازی از محیطهایی با جزئیات متراکم استفاده نمیکند، اما همچنان میتوانند بهعنوان فتوژنیک ظاهر شوند و جنب و جوش و گرما را ساطع کنند. اینجا چند تاک آویزان است، چیدمان های هوشمندانه آنجا، راه راه های نارنجی درخشان آنجا، لبه های پلاستیکی منحنی در آنجا وجود دارد. به طرز شگفت آوری موثر است.
و این در نحوه چیدمان بازی است – حس کارگردانی کنترل در سراسر آن احساس می شود. بازی به شما سرعت میدهد تا در آغاز، مجموعهای از عکسهای قابل پخش اما مختصر را طی کنید تا روزهای قبل از شروع بازی را پر کنید، و یک عکس فوری طنز از شخصیتها و جهان بدون توقف در اکشن ارائه میکند. این خیلی سریع است و من واقعاً از این قدردانی می کنم. من فکر می کنم این نشان دهنده اعتماد به نفس و مهارت واقعی است. لایهای روی حروف بزرگ دیسکو دهه ۷۰ برای آزار دادن فصل پیش رو، و بازیهای مثال زدنی از کل بازیگران – سیسی جونز از Call of the Sea برگشته و او دوباره درخشان است – و این باعث میشود که بودن در اطراف لذت بخش باشد.
پس بله، امریکن آرکید از شما نمی خواهد انجام دادن بسیار زیاد است، و با کاری که انجام می دهید مشکلات و ناامیدی هایی وجود دارد انجام دادناما به طور کلی، به عنوان یک ماجراجویی بادی که باید در یک آخر هفته با آن همراه شود، مقاومت در برابر آن دشوار است.
منبع: https://www.eurogamer.net/american-arcadia-review-a-charming-but-simplistic-spin-on-the-truman-show