این بار Hades است که بازی Shiny Shoe شبیه به آن است، اما با برخی تفاوتهای خوشمزه که این سرکش را به تنهایی متمایز میکند.
برای درک جذابیت Inkbound، باید کمی در مورد سازنده آن بدانید. Shiny Shoe یک بازی به نام Monster Train ساخت که چند سال پیش منتشر شد، و این یک بازی ساختگی عرشهای بود که تحت تأثیر Slay the Spire قرار گرفته بود، اما به اندازه کافی تخیلی بود که این تأثیر را به درون چیزهای خودش بچرخاند – و سپس آنقدر خوب بود که آن را ارائه کند. . این یک ژانر آسان برای برجسته کردن نیست، اما اینطور شد. قابل درک است که هیجان زیادی برای کاری که استودیو در آینده انجام خواهد داد وجود داشت و Inkbound همین است. و آن را زمزمه کنید، اما من معتقدم که Shiny Shoe این کار را دوباره انجام داده است.
Slay the Spire این بار نفوذ غالب نیست. هادس است. یک تفاوت بزرگ در این وجود دارد که مبارزات Inkbound به صورت نوبتی انجام میشود، نه در زمان واقعی – و این که برای شما و سه نفر دیگر چند نفره اختیاری دارد – اما در غیر این صورت، خیلی شبیه به هم هستند. روشی که از ابتدا شروع میکنید و شخصیت خود را در طول دویدن میسازید و تغییر میدهید، مانند انتخاب اتاقها برای پیشرفت پس از شکست در یک مسابقه، یکسان است. مرکزی که به آن بازمیگردید، جایی که شخصیتها منتظرند تا با شما صحبت کنند و به شما ماموریت بدهند نیز همین حس را دارد، همانطور که پانلهای گفتگو که هنگام صحبت با آنها ظاهر میشوند. هک، لحن کل بازی چندان دور از ذهن نیست. بنابراین در اینجا تعداد زیادی Hades وجود دارد، و شاید به نظر مشتق به نظر برسد، اما اینطور نیست – Shiny Shoe فرمول را دوباره به روشی که به زیبایی خاص خودش است چرخانده است.
به طور کلی، Inkbound یک بازی سرکش است که در آن شما یک عمر (مکرر) میگیرید تا ببینید چقدر در بازی میتوانید پیش بروید، و سپس در بین دویدنها، به هاب برمیگردید تا با مردم صحبت کنید و قبل از تلاش مجدد، تلاشها را کامل کنید. موضوع بازی کلمه نوشته شده است، از این رو “جوهر” در عنوان، که به بازی کیفیت کاغذی و کتاب داستانی می بخشد، و شما در ماموریتی هستید که جوهرهایی را که دشمنان به سرقت برده اند، بازگردانید تا ثبات را به جهان بازگردانید. یه چیزی شبیه اون. این کمی گیج کننده است، اما آنچه را که باید انجام دهد انجام می دهد و پس زمینه ای تخیلی برای مکانیک آنچه در حال وقوع است ارائه می دهد. مهمتر از آن، هرگز مانعی نمیشود – وقتی دوباره به اطراف میگردید، به تدریج جذب میشود.
همانند Hades، زمانی که هر اجرا را شروع میکنید، از ابتدا تنها با چند توانایی برای استفاده، که در اینجا به عنوان Bindings شناخته میشود، شروع میکنید، و Bindings که با آن شروع میکنید به کلاسهایی که انتخاب میکنید بستگی دارد. چهار قفل برای شروع، و چهار مورد دیگر برای باز کردن قفل در حین بازی وجود دارد، و آنها دستهای متنوع هستند که به طور قابل توجهی از نظر پیچیدگی از کاراکتر چکشی ساده به شخصیت جذاب «دشمنان با هم» تغییر میکنند. یک دسته التقاطی.
با پیشرفت، جوایزی کسب خواهید کرد که پیوندهایی را که دارید بهبود می بخشد – یا “افزایش” می دهد و موارد جدیدی را معرفی می کند. اینها کارهای مختلفی انجام می دهند، از افزایش برد و آسیب، تا افزودن افکت های جدید و همراه با آنها، ایجاد امکانات ترکیبی و غیره. بعداً، میتوانید کل Binding را تغییر دهید. کاری که می توانید انجام دهید به نادر بودن چیزی که به عنوان پاداش به شما پیشنهاد می شود نیز بستگی دارد. چند لایه وجود دارد و موارد نادرتر برای نبردهای سخت تر در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن این موضوع، بازی در کنار برخوردهای استاندارد، برخوردهای سخت تری را به شما ارائه می دهد تا شما را وسوسه کند. من همیشه به دنبال آنها هستم – این نه تنها پاداش های بهتری را به همراه دارد، بلکه بازی را چالش برانگیزتر و در نتیجه جالب تر می کند. همان پاداش نادر ریسک در مورد مواردی که می توانید جمع آوری کنید صادق است – بقایای – که مزایای غیرفعال را به شما ارائه می دهند، و اگر باهوش هستید، با توانایی هایی که استفاده می کنید ترکیب کنید تا اثرات مخربی داشته باشید.
تا اینجا، بنابراین هادس – تفاوت بزرگ حول محور مبارزه می چرخد. همانطور که گفتم، این بازی مبتنی بر نوبت است، و در میدانهای دایرهای کوچک اتفاق میافتد که به تدریج با نزدیک شدن طوفانهای رویال بتل رویال ناامنتر میشوند. در بالای دور، دشمنان ظاهر می شوند و قصد خود را برای کاری که در پایان نوبت انجام می دهند را به نمایش می گذارند. آنها ممکن است در یک منطقه دایره ای خاص حمله کنند، ممکن است در یک مسیر راهرو شکل حمله کنند، یا ممکن است مستقیماً به شما حمله کنند یا چیز دیگری. هر چه که باشد، باید به همه آن نگاه کنید و بفهمید که چه کاری باید انجام دهید. یا، بیشتر به این نکته، به کجا بروید تا ایمن شوید.
موقعیت یابی در این پازل حیاتی است، اما شما فقط جابجایی منابع زیادی برای استفاده دارید، و زمانی که با دشمنانی مواجه می شوید که جهت حمله آنها در هنگام ضربه تغییر می کند، می توانید به طور ناخواسته خود را در مناطق حمله در حال تغییر به دام افتاده و با یک سطل آسیب مواجه شوید. معمای حرکت را تا این حد پیچیده تر می کند ویل پیک آپ – منابعی است که برای تقویت توانایی ها استفاده می کنید – که اغلب دور از دسترس یا در میانه خطر قرار می گیرند و شما را وسوسه می کنند که ریسک کنید. بنابراین، مهارت مبارزه در ایجاد آسیب و همچنین اجتناب از آن است. این در شروع دور با رگبار عظیمی از آسیب است که آماده است بر روی شما تخلیه شود، سپس به طرز ماهرانه ای راه خود را با ترکیبی از اجتناب، کشتن و نفی آسیب از آن خارج کنید.
جادوی Inkbound در این است که چگونه این همه با هم ترکیب می شوند. بازی خیلی خوب تنظیم شده است. در عرض چند دقیقه، شما می دوید و می جنگید – هرگز کسی در اطراف شما آویزان نیست. واقعاً هیچ بالشتکی وجود ندارد. افزایش تدریجی چالشی که در بازیهایی مانند Slay the Spire و حتی Hades دارید، که در آن با چند نبرد زباله روبرو میشوید، در اینجا با گزینهی نبردهای سخت هر بار نفی میشود. این رشد شما را افزایش می دهد و هر بار نبردهای چالش برانگیزی را برای شما فراهم می کند. به طور کلی، دعواهای کمتری نیز وجود دارد، که باعث می شود آنچه در آنجا وجود دارد معنادارتر شود و پاداش برای آنها بیشتر شود. Inkbound سخاوتمندانه است. Shiny Shoe به وضوح میداند که جذابیت این بازیها ساختن شخصیتهایی است که به روشهای رضایتبخش شگفتانگیزی قالب را میشکنند، و به نظر میرسد که تمام تلاشش را میکند تا این امکان را فراهم کند، البته اگر آن را درست کنار هم قرار دهید. من چندین بار آن را مدیریت کردهام و به طرز هذیانآوری سرگرمکننده است، به ویژه به این دلیل که وقتی همه چیز به هم نمیرسد، نبردها واقعاً سخت هستند – Inkbound هر دو طرف را به شما نشان میدهد.
همیشه یک حس حرکت در بازی نیز وجود دارد – همه چیز به نظر می رسد که در حال هل دادن به جلو است. وقتی یک سال پیش آن را در Early Access بازی کردم، هسته از قبل می درخشید، اما اکنون در اطراف آن، همه چیز بیشتر است. عمق بیشتر، شخصیت بیشتر، ظرافت بیشتر. هر بار که به عقب برگردید کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد – کاراکترهای بیشتری برای صحبت کردن، ماموریت های بیشتری برای انجام آنها که احتمالاً زیاد به آنها فکر نمی کنید، اما از آتش بازی های کوچک پیشرفتی که آنها مسئول آن هستند لذت خواهید برد. مغز تو. همانطور که پیش می روید، سطح خود را بالا می برید، بقایای بیشتری را برای استخر اقلام خود باز می کنید، و لوازم آرایشی بیشتری را باز می کنید، و همیشه این حس وجود دارد که کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد – حتی ده ها ساعت بعد و چند دویدن موفق بعد. کلاس های شخصیت های بیشتری وجود دارد که می توانید سر خود را درگیر کرده و قفل را باز کنید. رئیسهای بیشتری و رئیسهای نهایی وجود دارند که میتوانید راه خود را پیدا کنید – یا بر حسب مورد، به آنجا برگردید. و سیستم های بیشتری برای کشف وجود دارد.
یکی از سیستمهایی که من در حال حاضر روی آن وسواس دارم، مجموعهها است، که یک لایه اضافی از قدرت شخصیت است که از همه چیز ناشی میشود و مواردی را که جمعآوری میکنید قربانی میکند. ممکن است آنها را دوست داشته باشید، و آنها ممکن است به خوبی با توانایی های Binding شما ترکیب شوند، اما اگر آنها را قربانی کنید، پیشرفت قابل توجهی در مقیاس Set خواهید داشت، که توانایی های غیرفعال قدرتمندی نیز ارائه می دهد. چه کار میکنی؟ من قبلاً هرگز با چنین انتخابی روبرو نشده بودم، و در موارد کوچکی مانند این است که واقعاً از کاری که Shiny Shoe انجام می دهد قدردانی می کنم. همیشه به دنبال راهی جدید برای چرخاندن چیزی، اضافه کردن یک مکانیک، به قلع و قمع است.
من مشکلاتی دارم: هرگز از سبک هنری Inkbound لذت نبردهام. روشن و رنگارنگ است، من آن را به آن میدهم، و احتمالاً روی هر دستگاهی اجرا میشود، که من انتظار دارم دلیل مهمی برای آن باشد، اما شخصیتهای پخش کننده بهویژه درهم و قدیمی به نظر میرسند. تا جذابیت های ظریف چیزی مانند هادس فاصله زیادی دارد. من همچنین لحظات ناخوشایندی را با کنترلها در مبارزات داشتهام که در آن نمیتوانم تمام میدان نبرد را ببینم، و زمانی که Shift را نگه میدارم، گاهی اوقات تواناییای را ایجاد میکنم که قصدش را نداشتم و باعث میشود که من در دردسر بیفتم. در یک یادداشت مرتبط، فکر نمیکنم اصلاً بتوانید با استفاده از یک کنترلر حرکت کنید، و نمیتوانم آن را بررسی کنم زیرا هیچ تنظیمات قابل مشاهدهای برای کنترلکنندهها وجود ندارد که بتوانم آنها را در منوها ببینم، که یک حذف عجیب به نظر میرسد.
بازی چند نفره برای من نیز یک حوزه جدید است. بیلدی که من قبل از انتشار بازی میکردم کسی را در اطراف نداشت که با او گروهبندی کنم، اما در سرورهای زنده، تعداد زیادی وجود دارد. همه آنها ناحیه هابی را که شما کاوش می کنید پر می کنند و تا حدودی سرعت آن را کاهش می دهند زیرا سرور کاری که شما انجام می دهید را پردازش می کند که ناامید کننده است. برای یک ماموریت شریک، تجربه نیز متفاوت است. به نظر میرسد که بازی چالش را افزایش میدهد و بسته به اندازه مهمانی شما، چندین ویل ویل را ارائه میدهد. هماهنگی و ارتباط در اینجا کلیدی است، زیرا سایر بازیکنان ممکن است دشمنان را به روشی که شما نمیخواهید حرکت دهند، یا ویلهایی را که روی آن حساب میکردید جمعآوری کنند. شما کنترل کاملی را که از تجربه تک نفره به آن عادت خواهید کرد ندارید، و مطمئن نیستم که آن را دوست داشته باشم. اما من دوست دارم که چگونه برخی از ارتقاء Binding برای بازی مهمانی طراحی شده است. این یک لمس خوب است زیرا پویایی گروه را معرفی می کند. همچنین، ممکن است فقط مشکلات دندان درآوردن باشد، اما من هنگام بازی با افراد دیگر با تاخیر قابل توجهی مواجه شدم. با این حال، میتوانید خود را در حالت آفلاین قرار دهید و در صورت تمایل، چند نفره را به طور کامل نادیده بگیرید.
اما اینها پاورقی هایی هستند برای چیزی که در غیر این صورت ویترینی از تخصص شادی بخش کفش براق است. تعداد کمی از بازیها به اندازه Inkbound جذاب هستند، حتی با در نظر گرفتن مبارزات کمی غیرمعمول، و تعداد کمی از بازیها به طور مداوم سرگرمکننده هستند. از ظاهر آن ناامید نشوید – Inkbound، مانند Monster Train قبل از آن، یکی دیگر از برجستهترین ژانرهای سرکش است.
یک نسخه از Inkbound توسط Shiny Shoe برای بررسی ارائه شد.
منبع: https://www.eurogamer.net/inkbound-review-another-stand-out-roguelike-by-the-monster-train-team?utm_source=feed&utm_medium=rss&utm_campaign=feed