نیم ساعتی که برای بازی شاهزاده سرکش از پارس سپری کردم، کمی شبیه بازگشت به خانه بودم. و نه به خصوص به خاطر بیت شاهزاده ایرانی، اگر صادق باشم. من هنوز هم شاهزاده را دوست دارم، اما همچنین از این که آنها احساس میکنند وزیر جدید یوبیسافت بدون پورتفولیو در حال حاضر هستند، قدردانی میکنم. آنها حاضرند برای The Lost Crown یا در مورد The Rogue، یک سرکش یا سرکش وارد Metroidvania شوند. شاهزاده در Ubi HQ، احتمالاً در یکی از اتاقکهای زیباتر، مینشیند و از پروژهای به پروژه دیگر میپرد، بدون اینکه ایدهای از آینده داشته باشد. احتمالاً زندگی بدی نیست، واقعاً.
نه. امروز صبح یک بررسی سریع در میان بریدهها داشتم و از آنچه که میتوانم جمعآوری کنم، این استودیویی بود که توسط Motion Twin ساخته شد تا از سلولهای مرده سرکش خود مراقبت کند در حالی که استودیوی اصلی کار بعدی را انجام میدهد – که این است که ، اگر به یک روایت روشن و بی درهم امیدوار هستید، مفید نیست، یک بازی سرکش دیگر به نام Windblown. پس از چند سال مدیریت Dead Cells، Evil Empire ظاهراً نقشه راه کمی برای آن باقی مانده بود، اما در فوریه امسال اعلام شد که کار روی بازی به پایان رسیده است. حرکتی که Sébastien Benard رهبر سابق Dead Cells پیشنهاد کرد این بود که Motion Twin تلاش می کرد تا به Windblown کمی RoomAct برای خودش بدهد.
آن را دنبال کنید؟ نکته مهم این است که Evil Empire با The Rogue of Prince of Persia بازگشته است و اگر از Dead Cells به این بازی بیایید، احساس راحتی خواهید کرد. جریان بازی مشابه است، با سطوح تولید شده رویه – آنها دو بعدی هستند و اغلب با عمودی زیادی همراه هستند – به طور منظم با نقاط سفر سریع قابل بازشدن. و مبارزه نیز احساس آشنایی دارد. این سریع و تیز است، و چالش بزرگ شما غالباً مدیریت سه یا چهار دشمن است، به این معنی که باید درک دقیقی داشته باشید که چه زمانی باید مستقیم به داخل بدوید و چه زمانی باید از کنار کسی بگذرید و به شخصی که پشت سر اوست حمله کنید.
بله، سبک هنری تغییر کرده است، با استایلهای تند کتابهای کمیک یورویی که جایگزین ظاهر دوستداشتنی Dead Cells با لبههای بیقرار شده است، اما من خیلی سریع به ظاهر شاهزاده توجه کردم. پیش زمینه ها خوانا و در عین حال خاطره انگیز هستند – شما می توانید لایه ها را در سنگ و درخشش روی سطح آب را ببینید – و پس زمینه ها کار شایسته ای را برای بیان داستان انجام می دهند، همانطور که قهرمان بی پروا از نور صحرای سپیده دم خامه ای به شهری ویران شده حرکت می کند. ساختمانها و خرابههایی که هنوز در حال دود هستند، به دنبال تهاجمی فرو ریخته است. بنابراین، به مدت سی دقیقه، من بسیار خوشحال بودم. این سلولهای مرده است، اما این لحظات نیز وجود دارد که شما چیز جدیدی دریافت میکنید. این یک نوار کادبری ریمیکس است که در آن شکلات با آب نبات پر شده پر شده است.
آنچه که قطعاً از Dead Cells بدست میآورد، حرکت رو به جلو رشکانگیزانهای است. شاهزاده کاملاً لاغر و ورزشکار است، مانند یک المپیکی مدرن تزئین شده است، اما با ارسی قرمز روشن که از پشت سرش بیرون می زند و سرعت و ظرافت او را برجسته می کند. در کنار پریدن و مانتو کردن، شاهزاده میتواند به دیوار بدود و از چوبهای کوچک پرش کند، و بازی این چیزها را به زیبایی به هم متصل میکند و پازلهای پیمایشی را ارائه میکند که به نوعی حس انسجام و نویسندگی را با وجود درهمپاشی رویهای حفظ میکند. دیوار می دوید، سپس به سمت یک طاقچه دور می پرید، به پایین می افتید، سر می خورید، در انتها می پرید تا از خراش ها جلوگیری کنید، تیغه اره کوبنده را باریک می اندازید و روی دیوار می دوید. چنین انرژی و لحظات کوچک انیمیشن واقعاً همه چیز را می فروشد. من به خصوص دوست دارم زمانی که شاهزاده از یک چشمه آبخوری به سلامتی خود کمک می کند و برای یک یا دو ثانیه فقط روی انگشتان پاهایش در محل می پرد. حتی در لحظههای بیحرکت، او درگیر حرکت است.
و حرکت مستقیماً در نبرد جریان می یابد، با یک سلاح برای غوغا و یک پیشکش بردی که با وارد کردن آسیب شارژ می شود. دشمنان اغلب گروه میشوند و دسته جمعی میشوند، و در کنار توانایی لغزش از کنار آنها برای به دست آوردن دهانه، میتوانید طفره بروید، که شاهزاده را میبیند که در حال انجام یک چرخش هوادار به سمت عقب، یک اشاره دست روی شانه دشمن، تقریباً مؤدبانه است. دشمنان محافظت شده به یک کفش اضافی نیاز دارند و بمبافکنها برای حمله به عقب آویزان میشوند و قسمتهای آسیبدیده آنها با دایرهای با دور دوخته شده برجسته میشود. در همین حال، اسلحه ها را می توان با یافتن سلاح های جدید، داخل و خارج کرد. چاقوهای دوقلو بهتر است؟ در عوض یک سابر؟ به جای کمان چاکرام دوست دارید؟
هرچه بیشتر تایپ میکنم، تفکیک سلولهای مرده و چیزهای جدید سختتر میشود. میدانم که والرانینگ در اینجا جدید است، اما این ترفند ارائه سلاحهای جدید به عنوان یک انتخاب شبیه به سلولهای مرده است، مانند طیف وسیعی از مزیتها که ممکن است در هنگام آسیب دیدگی، گازهای مسموم را مشاهده کنید. ضربه حس جدیدی به نظر میرسد – عالی است، یا دشمنان خیرهکننده یا کوبیدن آنها از روی تاقچهها به خوشهها – اما آیا اینطور است یا من اشتباه میکنم؟ من قطعا به یاد دارم که چگونه دشمنان هنگام کشته شدن به غارت منفجر می شوند.
موضوع اینجاست. برای دریافت پاسخ به این سؤالات، باید Dead Cells را دوباره بارگذاری کنم، و این به ناچار به معنای از دست دادن بقیه روز به آن و از دست دادن ضربالاجلهای مختلف و اجراهای مدرسه و چیزهایی از این دست است. چیزی که میتوانم بگویم، با فکر کردن به نیم ساعت بازیام با The Rogue Prince of Persia، این است که میتوانم روزهایی را در اینجا هم از دست بدهم، وقتی انتشار دسترسی اولیه آن آغاز شد.
منبع: https://www.eurogamer.net/theres-a-lot-of-dead-cells-in-the-rogue-prince-of-persia?utm_source=feed&utm_medium=rss&utm_campaign=feed