«سناریوی رویا» کریستوفر بورگلی درباره چالش‌های نوشتن و فیلم‌برداری سکانس‌های رویایی

به عنوان یک فیلمساز، وقتی تمام ناخودآگاه بشریت را زمین بازی خود دارید، چه می کنید؟

این چالش بود کریستوفر بورگلی نویسنده و کارگردان با فیلم جدیدش روبرو شد سناریوی رویایی. در این فیلم نیکلاس کیج در نقش هر فرد پل متیوز بازی می‌کند، که زندگی بیداری‌اش به شدت تغییر می‌کند پس از اینکه ناگهان در رویاهای غریبه‌ها ظاهر می‌شود. او این کار را نمی کند انجام دادن بیشتر در این رویاها، فقط در میان آنها سرگردان است و به رویاپرداز سلام می کند – حتی زمانی که آنها از زلزله های کابوس وار یا مهاجمان سرسخت جلوگیری می کنند.

رویاها پتانسیل بی نهایتی دارند، زیرا آنها مکان هایی هستند که در آنها به معنای واقعی کلمه هر چیزی ممکن است. این آزادی خلاق می‌تواند هیجان‌انگیز باشد، اما بی‌محدودیت آن نیز می‌تواند دلهره‌آور باشد. بورگلی در مصاحبه ای به Mashable گفت: «به عنوان یک نویسنده، شروع کردن از جایی دشوار است، بدون چارچوب.

به عنوان راهنمایی، بورگلی تصمیم گرفت بر روی ثبت احساسی که یک رویا در آن هستید تمرکز کند. بورگلی توضیح داد: “در نگاهی به گذشته، وقتی رویا را به کسی می‌گویید، می‌تواند بسیار مضحک به نظر برسد، زیرا از منطق مغز بیدار خود استفاده می‌کنید. اما وقتی خواب می‌بینید، این منطق معنا ندارد. هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.”

او ادامه داد: “من نیاز داشتم رویاهایی پیدا کنم که بیشتر احساس می کردم جدیت و خطرات دنیای واقعی را دارند. اگر خیلی مسخره بودند، آنها را به عنوان رویاهای احمقانه از بین می بردم. این یک عمل متعادل کننده چیزی بود که به راحتی می تواند انجام شود. ذهن خود را به درام جذب کنید، اما همچنان با فقدان محدودیت ها و آزادی خلاقانه یک رویا بازی کنید.”

اولین سکانس رویایی «سناریوی رویایی».
اعتبار: A24

برخی از سکانس‌های رویایی که بورگلی روی آن فرود آمد شامل یک پرواز خود به خود، برخورد با قارچ‌های عجیب و غریب و حتی یک تخیل جنسی در مورد پل بود. بورگلی یک رویا را فاش کرد که در نهایت به طور کامل از فیلم حذف شد. در آن، یک زن به همراه چند باگت فرانسوی روی دیوار بسیار بلند چسبانده شده است.

بورگلی گفت: «این رویا قرار بود نماینده پاریس باشد. پاریس به بخش مهمی از سفر پل تبدیل می‌شود، زیرا فرانسوی‌ها به شخصیت رویایی او علاقه دارند، حتی زمانی که به چیزی خطرناک‌تر تبدیل می‌شود. اما صحنه در نهایت برای حتی بسیار عجیب و غریب بود سناریوی رویایی.

بورگلی در مورد حذف این صحنه توضیح داد: «این یک جور مضحک بود، و احساس می‌کردم لحظه‌ای در فیلم است که باید جدی‌تر باشیم.

عجیب است که فکر کنیم رویای باگت در فیلمی در مورد مناظر رویایی نابجا بود، اما دوباره، بیشتر سناریوی رویاییرویاها و کابوس های او با ریشه داشتن در واقعیت آغاز می شوند. تنها زمانی که یک اختلال خارق العاده مانند پرواز را تجربه کنیم، متوجه می شویم که در دنیای بیداری نیستیم.

بورگلی می‌گوید: «می‌خواستم رویاها را طوری فیلمبرداری کنم که آنها را متمایز نکند یا آنها را به عنوان رویا اعلام نکند. “بنابراین، محدودیتی برای عجیب و متفاوت بودن این رویاها وجود داشت. و بسیاری از رویاهای من پیش پا افتاده هستند، مثل اینکه در آپارتمان واقعی یا دفتری هستم که معمولاً در آن هستم، اما چیزی به نوعی خاموش است. “

بورگلی و تیمش برای دستیابی به این اثر “خاموش” بودن چیزی در هر رویا، یک سری قوانین برای طراحی تولید ارائه کردند. بورگلی توضیح داد: «بیایید ببینیم که چقدر کم وسایل و لباس‌های ست کم می‌توانیم کنار بگذاریم و همچنان احساس کنیم همان آپارتمان یا اتاقی است که قبلاً دیده بودیم. به این ترتیب، فیلم می‌تواند اطلاعات محدودی را که مغز شما هنگام خواب تولید می‌کند، بازتاب دهد، در حالی که همچنان به شما می‌دهد. فقط به اندازه ای است که شما را وادار به خرید به دنیای رویا کند.

به عنوان مثال، ما آپارتمان مولی (دیلان گلولا) را دو بار در داخل می بینیم سناریوی رویایی، یک بار در رویای او در مورد پل و یک بار در زندگی واقعی. بورگلی گفت، برای نسخه رویایی آپارتمانش، خدمه در نهایت حدود ۹۰ درصد لوازم را برداشتند و لباس‌های خود را از صحنه زندگی واقعی تنظیم کردند. شما همچنین می توانید فقط یک درخت را به جای کل خیابان از پنجره او ببینید. از آنجایی که آن صحنه ها در محل فیلمبرداری شدند، سناریوی رویایی خدمه مجبور شدند دور خیابان را پرده های سیاه بپوشانند تا تصویر درخت را جدا کنند.

جدای از لباس پوشیدن فیلم که به طرز ماهرانه ای نشان می دهد که ما در رویا هستیم، بورگلی همچنین می خواست الگوهای رفتاری عجیبی را که در رویاها اتفاق می افتد تقلید کند. در اواخر فیلم، زمانی که پل با گروهی از “رویاپردازان” که به ناخودآگاه او حمله کرده اند مبارزه می کند، می بینیم که مشت های او تقریباً به طور کامل بی اثر است.

“این چیزی است که در رویاهای من اتفاق می افتد. اغلب، من درگیر نوعی دعوا می شوم، و کسی سعی می کند من را بکشد یا چیزی دیگر. من با آنها مبارزه می کنم، اما مشت های من بسیار ضعیف و کند هستند و تاثیر آنها صفر است – و این دقیقاً همین است. بورگلی گفت: در فیلم چه شکلی است. در نهایت، بسیاری از منابع این سکانس‌های رویایی فقط رویاهای خودم بودند.»

سناریوی رویایی اکنون در تئاترهای منتخب بازی می کند. ۱۷ نوامبر در سراسر کشور افتتاح می شود.

موضوعات
فیلم سینما


منبع: https://mashable.com/article/dream-scenario-kristoffer-borgli

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *