نقد فیلم Priscilla | پرتره یک ازدواج

سوفیا کاپولا در مقام کارگردان، با توجه به شخصیت پریسیلا پریسلی، همسر الویس، به شیفتگی خود برای زنان پیشرو تنها ادامه می‌دهد. ما در این فیلم با بررسی مضامین کنترل، استقلال و فمینیسم در داستان شخصیت «پریسیلا» روبرو هستیم. در این بررسی، ما تجزیه و تحلیل خواهیم کرد که آیا کاپولا در ارائه دیدگاهی متفکرانه و فمینیستی در مورد این رابطه واقعی موفق است یا خیر. برای آشنایی بیشتر با این اثر سینمایی در ادامه با نقد فیلم Priscilla همراه ویجیاتو باشید.

در فیلم درام بیوگرافی سوفیا کاپولا، یعنی Priscilla، زندگی پریسیلا پریسلی با ظرافت آشکار می‌شود و نگاهی نزدیک به رابطه او با الویس پریسلی، پادشاه موسیقی راک اند رول، به مخاطبان ارائه می‌دهد. این فیلم بر اساس خاطرات «الویس و من» نوشته مشترک پریسیلا پریسلی و ساندرا هارمون، ادای احترامی صمیمانه به پیچیدگی‌های عشق، شهرت و هویت شخصی است. با کیلی اسپینی و جیکوب الوردی که نقش‌های پریسیلا و الویس را تجسم می‌کنند، کاپولا یک روایت بصری قابل قبول و از لحاظ احساسی طنین‌انداز می‌سازد که اوج و فرودهای یک عاشقانه لطیف را بررسی می‌کند.

بنابراین، فیلم پریسیلا روایتی آرام از یک ازدواج است که کاملاً از دیدگاه پریسیلا روایت می‌شود و افزوده‌ای ارزشمند به فیلم‌شناسی سوفیا کاپولا است. سینمای این کارگردان در کاوش در زندگی درونی زنان (یا دختران) که در اطراف مردان شناخته شده قرار دارند برتری می‌یابد. به طور کلی با نگاه متمایز کاپولا، این زنان چیزی فراتر از مردی می‌شوند که آنها را احاطه کرده است. اکنون سوفیا کاپولا با آخرین فیلمش، بار دیگر وارد قلمرویی آشنا شده است.

این‌بار داستان نگاهی درون‌گرایانه و درون‌نگر به رابطه بین الویس پریسلی و عروس جوانش، پریسیلا بولیو است. در واقع سوفیا کاپولا، نگاهی متفکرانه به این داستان واقعی می‌آورد و داستان عاشقانه و شخصیت‌های متضاد آن‌ها را روایت می‌کند. اما چیزی که در این فیلم توجه من را به خودش جلب کرد، تسخیر وضعیت ذهنی پریسیلا از رویکرد بصری سوفیا کاپولا به این داستان بود.

اگر با سینمای این کارگردان آشنا باشید، بدون شک می‌دانید که سوفیا کاپولا که به‌خاطر آثار مستقل خود مانند Lost in Translation و Marie Antoinette شناخته می‌شود، حساسیت‌های زیبایی‌شناختی خاص خود را دارد. در واقع او صاحب سینمایی است که مال خود این کارگردان است. بنابراین سوفیا کاپولا بار دیگر علامت تجاری خاص خود را برای بازسازی دنیای پریسیلا به ارمغان می‌آورد. کاپولا با همکاری مجدد با فیلمبردار فیلیپ لو سورد، یک منظره بصری ذهنی ایجاد می‌کند که به شکل بی‌کلام احساس کوچک شدن و انزوای پریسیلا را در یک ازدواج برای من مخاطب تداعی می‌کند.

کاپولا با وفادار ماندن به سبک خودش، به کمک فیلمبردار بر یک پالت رنگی خاموش و گاهی ارغوانی متکی است. این پالت رنگی در پریسیلا با محیط‌های مجلل ترکیب می‌شود، و جنس تصاویر را به شدت دخترانه می‌کند. شاید بگویید چگونه این دخترانه بودن به چشم می‌آید؟ خب فیلم دخترانه بودنش را با دکورهای آب نباتی اواسط قرن بیستم به مخاطب نشان می‌دهد. در واقع شخصیت پریسیلا اغلب رنگ‌های صورتی و آبی روشن می‌پوشد که نشان دهنده زنانگی ملایمی است که الویس در ظاهرش به آن توجه می‌کند.

از سوی دیگر کاپولا همچنین مکرراً پریسیلا را در آینه قاب می‌کند، که حاکی از گسست بین خود درونی و بیرون‌پردازی کمال این شخصیت است. پریسیلا اغلب به فضاهای کوچکتر در عمارت وسیع محدود می‌شود و به جای کاوش در محوطه، در مکان‌های کوچک دیده می‌شود. بنابراین خستگی تحمیلی روزهای او در انتظار بازگشت غیرقابل پیش‌بینی الویس در اتاق‌هایی که به دقت چیده شده‌اند، جایی که او زمان زیادی را به تنهایی در آن می‌گذراند، احساس می‌شود.

نکته دیگر در نمایش پرتره این ازدواج آن است که در شکل کارگردانی کاپولا ما شاهد قاب‌هایی هستیم که معنی خاصی را به مخاطب می‌دهد. برای مثال: در نماهایی از زوایای پایین برای تأکید بر مزیت قد الویس نسبت به پریسیلا استفاده می‌شود و بر عدم تعادل قدرت در تعاملات آنها تأکید می‌کند. همچنین مشخص است که الویس به معنای واقعی کلمه از بالا به او نگاه می‌کند. همچنین نماهای نزدیک، احساسات در حال تغییر پریسیلا را در حالی که از نوجوانی شیفته به زن بالغ تبدیل می‌شود، نشان می‌دهد. بنابراین دوربین در واکنش‌های او به الویس به عنوان یادآوری بصری که این داستان اوست، درنگ بیشتری می‌کند.

در نتیجه، این شیوه کارگردانی و فیلمبرداری از طریق استفاده عمدی از طراحی تولید، رنگ و کادربندی، وجود محصور پریسیلا را ماهرانه به صفحه نمایش ترجمه می‌کند. این یعنی رویایی که او با دوست الویس بودن احساس می‌کرد، اکنون در دل یک ازدواج به کابوس تبدیل شده است. پس کارگردانی کاپولا دقیق است و با توجه ریز به جزئیات، جوهر دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی را به تصویر می‌کشد. فیلمبرداری که با رنگ‌های گرم و زیبایی‌شناسی قدیمی‌اش مشخص می‌شود، مخاطب را به گذشته می‌برد. رنگ‌ها فوق‌العاده هستند و مخاطبان را در زرق و برق دوران طلایی هالیوود غرق می‌کنند.

از سوی دیگر، یکی از عناصر برجسته فیلم، بازی‌های بی عیب و نقص اسپانی و الوردی است. کیلی اسپانی پریسیلا پریسلی را با عمق قابل توجهی مجسم می‌کند و او را با تعادل کاملی از آسیب پذیری و قدرت به تصویر می‌کشد. اسپانی واقعاً تفاوت‌های ظریف شخصیت پریسیلا را به تصویر می‌کشد. در واقع اسپانی رشد خود را در شیوه اجرا نشان می‌دهد و تکامل خود را از یک دختر جوان و ستاره زده به یک زن با اعتماد به نفس، به رخ مخاطب می‌کشد.

در مقابل، بازی جاکوب الوردی در نقش الویس پریسلی نیز واقعاً قانع‌کننده است. الوردی جذابیت و مغناطیس بودن افسانه راک اند رول را به نمایش می‌گذارد و در عین حال پیچیدگی‌های شخصیت الویس را نیز نشان می‌دهد. شیمی بین اسپانی و الوردی قوی است. این شیمی به شدت به صحت رابطه آنها کمک می‌کند و داستان عشق این دو را واقعاً جذاب‌تر جلوه می‌دهد. بنابراین، اسپانی و الوردی با هم پرتره پیچیده‌ای از عاشقان نامتناسب را ترسیم می‌کنند که از شهرت کور شده‌اند. البته فیمساز برای هر دو طرف رابطه‌ای که به دلیل شرایط خاص محکوم به فنا است، همدلی ایجاد می‌کند.

باید بدانید پریسیلا در هسته خود فیلمی درباره هویت و خودشناسی است. چرا که در این فیلم سفر پریسیلا پریسلی با حساسیت و احترام به تصویر کشیده شده است. این فیلم به بررسی چالش‌هایی می‌پردازد که او در مسیریابی هویت خود در سایه شهرت الویس با آن روبرو بود. در واقع در طول این فیلم پریسیلا از یک هوادار مشتاق به چهره‌ای مشهور تبدیل می‌شود. فیلمنامه کاپولا عمیقاً در روان پریسیلا می‌کاود و درگیری‌ها و پیروزی‌های درونی او را با همدلی عمیق به تصویر می‌کشد. روایت با جریانی طبیعی پیش می‌رود و به مخاطب اجازه می‌دهد با شخصیت‌ها و تجربیات آنها ارتباط عاطفی برقرار کند.

علاوه بر این، پیام فیلم پریسیلا در کشف شهرت و تأثیر آن بر روابط شخصی برتری می‌یابد. این فیلم به پیچیدگی‌های عاشقانه الویس و پریسیلا می‌پردازد و فداکاری‌ها و سازش‌هایی را که با ستاره شدن همراه است، برجسته می‌کند. کاپولا به طرز ماهرانه‌ای نمای درخشان زندگی افراد مشهور را تشریح می‌کند و آسیب‌پذیری‌ها و ناامنی‌هایی را که در زیر سطح پنهان شده‌اند را آشکار می‌کند. این تصویر ظریف به شخصیت‌ها عمق می‌بخشد و آنها را با وجود شرایط خارق‌العاده‌شان قابل ارتباط و انسانی می‌کند.

پس از تجزیه و تحلیل فیلم از زوایای مختلف، واضح است که سوفیا کاپولا موفق می‌شود صدایی تازه به زنی که در قلب این عاشقانه افسانه‌ای راه را اشتباه رفته است، ببخشد. پریسیلا یک مطالعه شخصیت متفکرانه با تمرکز بر بیداری تدریجی پریسیلا در طول مدتی که زندگی مشترکی با الویس داشت ارائه می‌دهد. کاپولا با قاب بندی این داستان معروف حول مضامین کنترل، استقلال، و فمینیسم، از هیجان انگیز کردن جنبه‌های تبلیغاتی رابطه آنها اجتناب می‌کند. اجراها و کارگردانی نیز انسانیت پیچیده پشت تصویر عمومی پریسیلا را به عنوان صرفاً عروس نوجوان الویس بررسی می‌کند.

در پایان باید گفت: کاوش در سفر پریسیلا پریسلی هم تاثیرگذار و هم قدرتمند است و به مخاطبان تعمق عمیقی در مورد پیچیدگی‌های شهرت و انعطاف پذیری روح انسان ارائه می‌دهد. با وجود مشکلات جزئی در روند تدوین و ریتم کند برخی سکانس‌ها، پریسیلا موفق می‌شود جوهر یک عاشقانه معروف را به تصویر بکشد و بینندگان را با احساس عمیق همدلی برای شخصیت‌های آن رها کند.

این فیلم گواهی بر مهارت داستان نویسی کاپولا و استعدادهای بازیگران آن است، که تماشای آن را هم برای طرفداران درام‌های بیوگرافی و هم برای کسانی که به دنبال یک تجربه سینمایی صمیمانه هستند، به زمانی خوب برای سپری کردن تبدیل می‌کند. البته تاثیر فیلم بسته به آشنایی بیننده با داستان الویس و پریسیلا ممکن است متفاوت باشد. باید بدانید در هسته خود، پریسیلا تمثیلی از بیداری شخصی و از بین بردن انتظارات محدود کننده است. همچنین لازم به ذکر است که این فیلم می‌تواند در بخش‌های بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی از شانس‌های نامزدی اسکار باشد.


منبع: https://digiato.com/game/%D9%88%DB%8C%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-priscilla-%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%B1%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *