از بمب های اتمیاوپنهایمر، شهر سیارکی(به بلوندهای اتمی)باربی، Taylor Swift: The Eras Tour) 2023 سالی بود که سینما با بازگشت به گذشته به آینده نگاه می کرد. در شرایطی که فرنچایزهای قابل اعتمادی مانند مارول، دی سی، ایندیانا جونز و ترانسفورمرز شکست خوردند و پخش جریانی همچنان یک علامت سوال بود، چشم انداز فیلم گسترش یافت و به یک فیلم هایائو میازاکی درباره مرگ اجازه داد تا فیلم شماره یک در آمریکا و برای یک فیلم سه ساعته فیلمبرداری شود. تا حدودی سیاه و سفید در مورد فیزیک هسته ای برای تبدیل شدن به یک شکست انتقادی و تجاری تابستانی.
زمان عجیبی برای فیلمها بود، اما سال خوبی برای فیلمهای مختلف بود: آمریکایی، بینالمللی، کمدی، ترسناک، علمی تخیلی، درام… حتی یک فیلم گودزیلا (گودزیلا منهای یک) عالی بود من امسال صدها فیلم دیدم و ساختن فهرست ۱۰ بهترین فیلم امسال فوقالعاده سخت اما همیشه لذتبخش بود. اینها ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۳ هستند.
۱۰٫ قاتل
چه چیز کوچک بد و فریبنده ای قاتل است! این فیلم که تمرینی در سبک بی وزنی است، شاید بهترین تقطیر از آن چیزی باشد که یک فیلم دیوید فینچر را تشکیل می دهد: قهرمانی که از طریق یک صدای طعنه آمیز روایت می کند. تنظیم شات که مرزهای نقاشی. امتیاز کوبنده و فوری توسط همکاران مکرر Trent Reznor و Atticus Ross. و یک طرح رنگی محدود از زردهای عمیق و آبی روشن که مناظر شهری پوسیده آثار قبلی فینچر را تداعی می کند. زودیاک و باشگاه مبارزه. قاتل یک نمونه عالی از سینمای ناب، فیلمی است که برای حضور در آن ساخته شده است جعبه نامه روایت های پسران نوجوان یا منتقدان فیلم میانسال.
همچنین یک کمدی عالی در محل کار و بزرگترین شوخی است قاتل این است که قاتل بودن می تواند به اندازه هر ۹ تا ۵ گیگ دیگر خسته کننده باشد. مایکل فاسبندر یکی از کمدین های با استعداد ما است و قاتل بی نام او، یک قاتل بی روح با ذوق عالی در موسیقی، راهنمای بزرگی برای ورود به این دنیای بی معنی است. قاتل می تواند خالی و کمی توخالی به نظر برسد، اما به عنوان یک آلبوم تلفیقی فینچر کار می کند، بسته ای سرگرم کننده و کارآمد از بهترین موفقیت های کارگردان که به شما یادآوری می کند که چرا او هنوز هم یکی از بهترین ها در این تجارت است.
۹٫ شهر سیارکی
هیچ فیلمی بیشتر از امسال مرا غافلگیر نکرد شهر سیارکی. نزدیک به ۲۰ سال است که من بزرگترین طرفدار وس اندرسون نبودم. پسر نابغه ای که آن کمدی های شیطانی را ساخت موشک بطری و راشمور در دهه ۹۰ به تدریج با یک نویسنده وحشتناک که دیوراماهای بزرگ و بی روح می ساخت و شخصیت های مقوایی اغراق آمیز و بی روح را در آنها می چسباند. زندگی آبزی، دارجلینگ محدودآن تبلیغات AmEx در سال ۲۰۰۴ – همه آنها یکسان بودند، همه فیلم های متحرک بدون هیچ حقیقتی حرکت – جنبش یا زندگی، همه ویترین برای الف سبکی که اکنون تقلید شده است که فوراً قابل تشخیص است و تقریباً همیشه به طرز خفه کننده ای ارزشمند است.
کارتون انسانی یک فیلم، شهر سیارکی عشق اندرسون به خلاقیت را دوچندان می کند و برای ۴۰ دقیقه اول، به نظر می رسد تمرین دیگری در پوچی سبک باشد. اما چیزی که این فیلم را عالی می کند و مطمئنا بهترین کاری که کارگردان از آن زمان انجام داده است راشمور، این است که تصنع بخشی از نکته است. این فیلمی درباره ماسکهایی است، ماسکهای استعاری که شخصیتها برای پنهان کردن آسیبهایشان میپوشند و ماسکهایی که اندرسون تقریباً تمام دوران حرفهایاش را برای پنهان کردن بیمیلی خود برای مقابله با هر چیزی عمیقتر از لذتهای سطحی به تن کرده است.
همچنین این فیلم نادری است که کارگردان آشکارا از خود می پرسد که هدف از چیزهایی که می آفریند چیست و آیا هیچ کدام از آنها اهمیت دارد یا خیر. شخصیتی در نقطهای میگوید: «فقط به گفتن داستان ادامه میدهم»، و اندرسون به روش خودش و با شرایط خودش این کار را میکند، اما اکنون کمی متفاوتتر، عاقلتر، کمتر با ارزشتر و آسیبپذیرتر است. سیارک سیتی با اجرای عالی توسط جیسون شوارتزمن و نوبت های به یاد ماندنی مکمل توسط تام هنکس و اسکارلت جوهانسون، شاهکار اواخر دوره وس اندرسون است.
۸٫ اوپنهایمر
به نظر می رسد که کل زندگی حرفه ای کریستوفر نولان به این امر منجر شده است اوپنهایمر، فیلمی حماسی درباره مردان باهوش در اتاق های غبارآلود که در مورد فیزیک هسته ای صحبت می کنند. بله، فیلم خیلی بیشتر از اینهاست، اما نکته مهم در مورد دستاورد سینمایی نولان نحوه کار است هیجان انگیز او رشتهای از علم ساخت که به خاطر جذابیت پوپولیستیاش معروف نیست. این که او این کار را با شرایط خودش و با زمان لازم انجام داد و تقریباً نیمی از آن را سیاه و سفید فیلمبرداری کرد و با استفاده از یک بازیگر اصلی ۴۷ ساله که قبلاً هیچ فیلم استودیویی چند میلیون دلاری را لنگر نگذاشته است، فقط تأکید می کند. نادر بودن موفقیت او از نظر هنری، مالی و فرهنگی.
اوپنهایمر از بسیاری جهات یک فیلم خوب و قدیمی هالیوود است، یک فیلم بزرگ درباره ایده های بزرگ، بازیگران بزرگ (یکی از کیلین مورفی عالی بازیگرانی را رهبری می کند که شامل رابرت داونی جونیور، مت دیمون، امیلی بلانت، فلورانس پوگ، رامی ملک، گری اولدمن می شود. و چه کسی از بازیگران شخصیت پیر و جوان) و صحنههای بزرگ (اولین آزمایش بمب اتمی در لوس آلاموس هیجانانگیزترین سکانس سال بود)، که روی بزرگترین بوم در دسترس کارگردانان با چشماندازهایی به بزرگی نمایش داده میشود. مانند این: IMAX. بیشتر از باربی، اوپنهایمر فیلم تعیین کننده سال ۲۰۲۳ است. چه تشبیهی بهتر از گرمایش جهانی، روز قیامت دیگری که خودمان ساخته ایم، از یک فیلم ۳ ساعته درباره ساخت سلاحی که می تواند، و در نهایت، همه ما را از بین ببرد؟
۷٫ Holdovers
الکساندر پین هیپ ترین کارگردانی نیست که بتوان از آن تقدیر کرد دارندگان تقریباً به اندازه آنها مربع است. آیا جهان واقعاً به داستان دیگری از پیوند و رستگاری افراد در یک مدرسه شبانه روزی معتبر تماماً مرد نیاز دارد؟ با این حال کلید به دارندگانجذابیت سگ پشمالو، و یکی از مواردی که همیشه باعث میشود فیلمهای پین کارساز باشند، این است که کارگردان هرگز شخصیتهایش را رها نمیکند. پل، آنگوس و مری همگی در زندگی بدشانسی آوردهاند، چه به انتخاب و چه بر اساس شرایط، و واقعاً همدیگر را چندان دوست ندارند. اما آنها حداقل برای مدتی به یکدیگر گیر کردهاند، و اینکه چگونه در یک تعطیلات کریسمس به تنهایی با هم درگیر میشوند، کمدی اشتباهاتی را ایجاد میکند که بخشهای مساوی احساساتی و بدبینانه است.
این یک تعادل ظریف است، و دارندگان تا حدودی کار می کند زیرا پین به بازیگران بااستعداد خود اعتماد می کند تا آن را به پایان برسانند. داواین جوی راندولف صدمه و بعد واقعی را برای مری به ارمغان می آورد، در حالی که دومینیک سسا، تازه وارد، انرژی عصبی و کمی آزاردهنده دارد که برای آنگوس نوجوان لوس عالی است. ولی دارندگان در نهایت نمایش پل جیاماتی است و نقش پل بهترین بازی او است. بداخلاق، تحریک پذیر، و در نهایت تراژیک، پل معلمی است که نمی توانید تحمل کنید، و مردی است که بیشتر از همه می خواهید در کنارتان باشد، و این گواهی بر هدایای جیاماتی به عنوان یک بازیگر است که شخصیت هرگز احساس دروغگویی نمی کند. پل معامله واقعی است، و همینطور است دارندگان.
۶٫ طعم اشیا
به دلایلی، منتقدان فیلم به دنبال فیلمهایی درباره غذا هستند. از جانب جشن بابت در دهه ۸۰ به مثل آب برای شکلات در دهه ۹۰، این فیلمها در طول سالها جوایز اسکار و جوایز معتبر دیگر را درو کردند. این فیلم ها البته بیشتر از غذا هستند و طعم چیزها آن سنت بزرگ سینمای بینالمللی را ادامه میدهد که آشپزی عالی را با معنایی عمیق پر میکند.
فیلم تران آن هونگ، درباره آشپز و صاحب رستورانی که یک غذای بزرگ را برای یک مهمان میهمان آماده می کنند، یک رمان عاشقانه است و نشان می دهد که چگونه از طریق هنر آشپزی، دو نفر که اکنون میانسال هستند و با یکدیگر آشنا هستند، می توانند ارتباط برقرار کنند. عشق و احترام آنها به یکدیگر این ساده به نظر می رسد، و شاید هم باشد، اما زیبایی آن طعم چیزها چقدر بی مزه است هم در به تصویر کشیدن روند تهیه غذا و هم در چگونگی شکل گیری داستان عاشقانه مرکزی زمان می برد، و به دو تن از بهترین بازیگران فرانسوی، ژولیت بینوش و بنوا ماگیمل، که خود به عنوان عاشقان سابق زندگی واقعی، ویترین می دهند، زمان می برد. تاریخ و صمیمیت خود را به نقش خود بیاورند. صحنه آخر یک مشت مشت است و شاید بهترین تصویری باشد که عشق در واقع چیست به معنای بین دو نفر
۵٫ هشت کوه
پرتره بزرگ و گسترده از دوستی در حال تکامل بین دو مرد ایتالیایی در طول دهه ها، هشت کوه به اندازه فیلمبرداری زیبای آن با شکوه و زیبا احساس می شود. این فیلم روی دو پسر به نامهای برونو و پیترو تمرکز میکند و این که چگونه سرنوشت و شرایط آنها را به هم میافکند و از هم جدا میکنند تا تبدیل به نوجوانی شوند و سپس به مردانی تبدیل شوند که عاشقان و خانوادههای خودشان هستند.
گرفتن چیزی که او می سازد سخت است هشت کوه خیلی خاص است زیرا همه چیز در مورد آن کار می کند: کارگردانی آهسته و عمدی توسط فلیکس فون گرونینگن و شارلوت واندرمیرش. تصویرهای حساس لوکا مارینلی و الساندرو بورگی در نقش پیترو و برونو بزرگ شده: یا فیلمبرداری خیره کننده روبن ایمپنس. چیزی که من در نهایت با آن کنار می روم هشت کوه صمیمیت برادرانه ای است که دو شخصیت برای یکدیگر نشان می دهند و مراقبت، پیچیدگی و عمقی است که فیلم به آنها می دهد. چه هدیه ای بود این فیلم در سال ۲۰۲۳٫
۴٫ شب دوازدهم
آیا فیلمی در سال ۲۰۲۳ وجود داشت که ویرانگرتر و در عین حال محتاطانه امیدوارکننده باشد شب دوازدهم? این فیلم معمایی کمیاب است که برای معمای خود به وضوح رضایت بخشی نیاز ندارد. ناقص بودن آن نکته اصلی آن بود. فیلم دومینیک مول که در سال ۲۰۲۲ در فرانسه و تابستان گذشته در ایالات متحده اکران شد، به عنوان تریلر معمولی شما شروع می شود: یک دختر جوان زیبا به طرز وحشیانه ای در آتش سوخته و دو کارآگاه، یکی جوان و مشتاق و دیگری مسن تر و سرخورده، سعی می کنند قتل را حل کند
اما مول ذره ذره از سطح بیرون میرود و به تدریج چیزی عمیقتر و بسیار نگرانکنندهتر را فاش میکند: جامعهای که اجازه میدهد تجاوز به زنان کنترل نشود، و بوروکراسی پلیسی که بودجهی کافی ندارد و بیتوجه است که اجازه میدهد بدون مجازات بماند. مناسب خواهد بود شب دوازدهم برای پایان دادن به یک یادداشت خشن و بدبینانه؛ اینکه راهی متفاوت را انتخاب می کند (چه به معنای واقعی و چه به صورت مجازی) آن را به یکی از بهترین فیلم های هیجان انگیز فرانسوی تاریخ و یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۲۳ تبدیل کرده است.
۳٫ منطقه مورد علاقه
شاهکاری از ترس خزنده منطقه مورد علاقه یکی از ناراحت کننده ترین و ناراحت کننده ترین فیلم های ساخته شده است. کارگردان، در اقتباس از رمان تحسینشده مارتین آمیس، تقریباً همه آن را کنار گذاشته و بر حداقلها تمرکز میکند: خانوادهای آلمانی که یک خانه بزرگ را اشغال کردهاند. پدر با موفقیت از کار غرق شد. مادر مغرور خانه برای همه ساخته شده است و کتهای خز که از شوهرش می گیرد. و بچه هایی که با خوشحالی در حیاط خلوت بازی می کنند، غافل از همسایه های همسایه.
همسایه ها زندانیان اردوگاه کار اجباری آشویتس هستند که میلیون ها یهودی را به قتل رساند و شوهر آلمانی یک فرمانده عالی رتبه نازی است. نبوغ فیلم قدرتمند جاناتان گلیزر در این است که چگونه هیچ صحنه واقعی خشونت را نشان نمی دهد. این همه به طور ضمنی، در درجه اول از طریق طراحی صدای درخشان جانی برنو ما را رها می کند تا از تخیل خود استفاده کنیم، که بسیار بدتر از هر چیزی است که او می تواند به ذهنش برسد.
در کد ویرانگر فیلم، گلیزر همچنین گذشته را به زمان حال پیوند میدهد و میپرسد که چگونه ممکن است کسی، چه یک خانواده آلمانی که انسانیت خود را برای تغذیه جاهطلبیهای خود کنار میگذارد یا یکی از بسیاری از گردشگرانی که امروز از کمپ دیدن میکنند، در کنار هم زندگی کنند. طرف با چنین تراژدی؟ این سوال برای مخاطب باقی مانده است که پاسخ دهد و این تنها یک دلیل است منطقه مورد علاقههمراه با شب و مه و شوآیکی از مهم ترین فیلم های هولوکاست است که تاکنون ساخته شده است.
۲٫ می دسامبر
کمدی است؟ یا کمپ است؟ یا همه چیز در مورد تروما و کیفرخواست برای مخاطبانش است که بی وقفه ملودرام تابلویی را که فیلم بر اساس آن ساخته شده مصرف می کند؟ می دسامبر عمدا خطوط را محو می کند و شما را دور می اندازد، و این عدم تعادل ظریف است، عدم اطمینان همیشه در مورد اینکه دقیقاً چیست استکه تماشای آن را بسیار مسحورکننده و فراموش کردنش غیرممکن می کند.
تاد هاینز پرتره ای عالی از بازیگران زن که برای تماشاگران و برای همدیگر اجرا می کنند، به ما ارائه داد، یک تکرار مدرن از همه چیز درباره حوا فقط با یک لمس پرسونا. ناتالی پورتمن، جولیان مور و چارلز ملتن همگی بهترین اجراهای سال را ارائه دادند، با مونولوگ لیز پورتمن که یک کلاسیک فوری بود، مور یک شخصیت بینظیر دیگر را به مجموعه تاثیرگذار زنان خانهدار ناامید اضافه کرد و ملتون تازهوارد با برداشت غمانگیزش همه را به باد داد. در نوجوانی پسر با رشد کوتاه مدت
همچنین باید به فیلمبرداری بینظیر و رویایی کریستوفر بلوولت، موسیقی عمدی ملودراماتیک مارسلو زارووس، و خود هاینس که بار دیگر چندین ژانر را در یک مخلوط کن قرار داده، آنها را با هم مخلوط کرده و چیزی بسیار منحصر به فرد، لذت بخش خنده دار، غم انگیز خلق کرده است. و عجیب
۱٫ همه ما غریبه ها
این یک داستان ارواح است، این یک داستان عاشقانه است، این یک فیلم در مورد خاطره و تنهایی است – که همه ما غریبه ها آیا همه این چیزها از جهانی بودن آن و اینکه در عین حال چقدر صمیمی است صحبت می کند. در روایت داستان آدام (اندرو اسکات)، یک فیلمنامه نویس چهل و چند ساله لندنی که به معنای واقعی کلمه سفری به خط حافظه می کند و با پدر و مادر مدت ها مرده خود صحبت می کند، کارگردان، اندرو هیگ، چندین روایت را تنظیم می کند که باید با یکدیگر تضاد داشته باشند، اما در عوض در هماهنگی زیبا با هم وجود داشته باشند.
برای مخاطبان همجنسگرا، اشتیاق آدام برای آشتی دادن گذشته و عاشقانه محتاطانهاش با هری، ویژگی خاصی دارد.دشمنپل مسکال)، که شیاطین خود را برای رویارویی دارد، که از نوع خاصی از تجربه صحبت می کند. برای همه، یک شناخت مشترک از تمایل به تأیید والدین وجود دارد که با گذشت زمان یا مرگ فروکش نمی کند. همه ما بچههای نیازمندیم، حتی وقتی بزرگ میشویم و بالغ میشویم، و میخواهیم مادر یا بابا بگویند که حالمان خوب است.
که همه ما غریبه ها این را تشخیص میدهد و این کار را با ترکیب فانتزی و واقعیت، زندگی بیداری و حالتهای رویا انجام میدهد، تا حدی به همین دلیل است که بهترین فیلم سال ۲۰۲۳ است. دلایل دیگری نیز وجود دارد: بازیهای آرام و لطیف از اسکات، مسکال، کلر فوی، و جیمی بل؛ جهت ظریف هایگ. و موسیقی محیطی توسط Emilie Levienaise-Farrouch. اما چه چیزی باعث می شود همه ما غریبه ها برای من برجسته بودن این است که چگونه تنهایی را به عنوان چیزی اجتناب ناپذیر و تایید کننده به تصویر می کشد. تنها بودن یک غم و اندوه دارد، اما قدرت و نبوغ فیلم این است که بدون هیچ قضاوتی این کار را درست انجام می دهد.
بهترین بقیه: آیلین; خدایا اونجا هستی؟ این من هستم، مارگارت، اسکیمارینک، آتشین، ارواح ناامید، شهر تاریک، و ساختن کابوی نیمه شب، مرد عنکبوتی: در سراسر آیه عنکبوتی، استخر بی نهایت، و گودزیلا منهای یک.
توصیه های سردبیران
-
۱۰ بهترین فیلم علمی تخیلی سال ۲۰۲۳، رتبه بندی شده
-
رتبه بندی ۱۰ فیلم کم ارزش ۲۰۲۳
-
بهترین فیلم کمیک ۲۰۲۳ کدام است؟
-
۸ بهترین نمایش ها و فیلم های جنایی واقعی هولو برای تماشا در ماه سپتامبر
-
The Night of the 12th یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۲۳ است
چه چیز کوچک بد و فریبنده ای قاتل است! این فیلم که تمرینی در سبک بی وزنی است، شاید بهترین تقطیر از آن چیزی باشد که یک فیلم دیوید فینچر را تشکیل می دهد: قهرمانی که از طریق یک صدای طعنه آمیز روایت می کند. تنظیم شات که مرزهای نقاشی. امتیاز کوبنده و فوری توسط همکاران مکرر Trent Reznor و Atticus Ross. و یک طرح رنگی محدود از زردهای عمیق و آبی روشن که مناظر شهری پوسیده آثار قبلی فینچر را تداعی می کند. زودیاک و باشگاه مبارزه. قاتل یک نمونه عالی از سینمای ناب، فیلمی است که برای حضور در آن ساخته شده است جعبه نامه روایت های پسران نوجوان یا منتقدان فیلم میانسال.
منبع: https://www.digitaltrends.com/movies/10-best-movies-of-2023-ranked/