چگونه تعریف حقوقی پر پیچ و خم از “استفاده منصفانه” برای Napster هزینه کرد اما Spotify را به ما داد

اینترنتتحریک شدن“به عنوان روزنامه نگار کهنه کار و مدافع حریم خصوصی کوری دکترو آن را توصیف می کند، دهه ها قبل از اینکه TikTok صحنه را بسازد، شروع شد. هزاره‌های سالخورده روزهای خوب Napster را به یاد می‌آورند – پس از آن روزهای بسیار بدتر Napster که همراه با Grokster و بقیه اکوسیستم اشتراک‌گذاری P2P به فراموشی سپرده شد، تا زمانی که ما با تعداد انگشت شماری از برچسب‌های تایید شده و کاتالوگ استریل شده باقی ماندیم. پلتفرم های استریم مانند پاندورا و اسپاتیفای. سه تشویق برای دعوای حقوقی کپی رایت شرکتی.

در کتاب جدیدش ایراد اینترنت: چگونه از ابزار محاسبات استفاده کنیم، Doctorow به بررسی چشم‌انداز رسانه‌های اجتماعی مدرن می‌پردازد، شکست‌های بی‌شمار و تصمیمات تجاری کوته‌نگرانه شرکت‌های فناوری بزرگ را که خدماتی را ارائه می‌کنند که به ما وعده‌ی آینده را می‌دادند اما نازی‌های بیشتری را به ما می‌دادند را فهرست‌بندی و نشان می‌دهد. دکترو استدلال می کند که ما هم تعهد و مسئولیت داریم که این سیستم ها را از بین ببریم و هم ابزاری برای انجام این کار با قابلیت همکاری بیشتر. در این هفته ضربه زدن به کتاب ها گزیده ای، Doctorow عواقب شکایت علیه سرویس های اشتراک گذاری P2P و همچنین نقشی را که سیستم گزارش دهی “اعلامیه و حذف” قانون حق نسخه برداری هزاره دیجیتال و طرح “ContentID” یوتیوب در سایت های جریان مدرن ایفا می کند را بررسی می کند.

چگونه تعریف حقوقی پر پیچ و خم از “استفاده منصفانه” برای Napster هزینه کرد اما Spotify را به ما داد
انتشارات Verso

برگرفته از توسط ایراد اینترنت: چگونه از ابزار محاسبات استفاده کنیم توسط کوری دکترو منتشر شده توسط Verso. حق چاپ © ۲۰۲۳ توسط کوری دکترو. تمامی حقوق محفوظ است.


ابزار محاسبات را به دست بگیرید

آسیب های ناشی از اعلان و حذف خود مستقیماً بر شرکت های بزرگ سرگرمی تأثیر نمی گذارد. اما در سال ۲۰۰۷، صنعت سرگرمی خود یک شکل جدید و قوی‌تر از اطلاع‌رسانی و حذف را مهندسی کرد که می‌تواند آسیب مستقیمی به محتوای بزرگ وارد کند، در حالی که آسیب‌ها را برای بقیه ما تشدید می‌کند.

این سیستم جدید «توجه کنید و بمانید»، جانشین اعلان و حذف است که همه چیزهایی را که هر کاربر آپلود یا تایپ می‌کند نظارت می‌کند و بررسی می‌کند که آیا شبیه چیزی است که به عنوان یک اثر دارای حق چاپ پرچم‌گذاری شده است یا خیر. این مدت‌ها یک هدف قانونی صنعت سرگرمی بوده است و در سال ۲۰۱۹ به یکی از ویژگی‌های قوانین اتحادیه اروپا تبدیل شد، اما در سال ۲۰۰۷، اعلان و ماندن اولین بار به عنوان یک تغییر داوطلبانه در YouTube به نام “Content ID” آغاز شد.

برخی پیشینه: در سال ۲۰۰۷، Viacom (بخشی از CBS) یک شکایت یک میلیارد دلاری را علیه یوتیوب تنظیم کرد و ادعا کرد که این شرکت با آپلود کردن آنها در YouTube، کاربران خود را تشویق به نقض برنامه های خود کرده است. Google – که YouTube را در سال ۲۰۰۶ تصاحب کرد – با استناد به اصول Betamax و اطلاعیه و حذف از خود دفاع کرد و استدلال کرد که به تعهدات قانونی خود عمل کرده است و Betamax ثابت کرده است که “تشویق” نقض حق نسخه‌برداری مسئولیتی برای فناوری ایجاد نمی‌کند. شرکت ها (به یاد بیاورید که سونی VCR را به عنوان وسیله ای برای نقض قانون کپی رایت با ضبط فیلم های هالیوود و تماشای آنها در خانه دوستان خود تبلیغ کرده بود، و دادگاه عالی تصمیم گرفت که این موضوع اهمیتی ندارد).

اما با آویزان شدن Grokster بالای سر گوگل، دلیلی وجود داشت که باور کنیم این دفاع ممکن است پرواز نکند. این احتمال واقعی وجود داشت که Viacom بتواند از YouTube شکایت کند – در واقع، ارتباطات داخلی ناسزا از Viacom – که گوگل از طریق فرآیند کشف قانونی استخراج کرد – نشان داد که مدیران Viacom به شدت بحث می کردند که کدام یک از آنها YouTube را به آنها اضافه کند. امپراتوری خصوصی زمانی که گوگل مجبور شد یوتیوب را به این شرکت بفروشد.

گوگل پیروز شد، اما مصمم بود که دیگر در یک آشفتگی مانند لباس Viacom قرار نگیرد. Content ID را ایجاد کرد، ابزاری برای «اثرانگشت صوتی» که به‌عنوان راهی برای دارندگان حقوق برای مسدود کردن یا کسب درآمد از آثار دارای حق نسخه‌برداری توسط اشخاص ثالث مطرح شد. یوتیوب به دارندگان حقوق بزرگ (در ابتدا) اجازه داد تا کاتالوگ های خود را در یک لیست بلاک آپلود کنند و سپس همه آپلودهای کاربر را اسکن کرد تا بررسی کند که آیا صدای آنها با کلیپ “ادعا شده” مطابقت دارد یا خیر.

هنگامی که Content ID تشخیص داد که کاربر در حال تلاش برای پست یک اثر دارای حق نسخه‌برداری بدون اجازه دارنده حقوق آن است، برای تعیین اولویت دارنده حقوق به یک پایگاه داده مراجعه کرد. برخی از دارندگان حقوق هر گونه آپلود حاوی صوتی را که با صدای آنها مطابقت داشت مسدود کردند. دیگران تصمیم گرفتند درآمد حاصل از تبلیغات را که توسط آن ویدیو ایجاد می شود، بگیرند.

در این مورد مشکلات زیادی وجود دارد. قابل توجه است که Content ID در تعیین اینکه آیا استفاده شخص ثالث از حق نسخه‌برداری شخص دیگری به منزله «استفاده منصفانه» است یا خیر، وجود ندارد. همانطور که بحث شد، استفاده منصفانه مجموعه استفاده‌هایی است که حتی در صورت مخالفت دارنده حقوق مجاز هستند، مانند برداشتن گزیده‌ها برای اهداف مهم یا تحول‌آفرین. استفاده منصفانه یک دکترین «حقیقت فشرده» است، یعنی پاسخ به «آیا این استفاده منصفانه است؟» تقریباً همیشه “بستگی دارد، بیایید از یک قاضی بپرسیم.”

رایانه ها نمی توانند استفاده منصفانه را از تخلف دسته بندی کنند. هیچ راهی برای آنها وجود ندارد. این بدان معناست که فیلترها انواع کارهای خلاقانه و دیگر گفتار گویا را مسدود می کنند – به ویژه کارهایی که از نمونه ها یا نقل قول ها استفاده می کنند.

اما این فقط وام‌گیری، میکس و دگرگونی خلاقانه نیست که فیلترها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. بسیاری از کارهای خلاقانه مشابه کارهای خلاقانه دیگر است. به عنوان مثال، یک عبارت شش نت از آهنگ ۲۰۱۳ کیتی پری “Dark Horse” به طور موثری با یک عبارت شش نت در “Joyful Noise” یک آهنگ در سال ۲۰۰۸ توسط یک رپر مسیحی کمتر شناخته شده به نام Flame یکسان است. فلیم و پری چندین دور در دادگاه رفتند و فلیم پری را به نقض حق چاپ خود متهم کرد. پری در نهایت پیروز شد، که خبر خوبی برای او است.

اما فیلترهای یوتیوب برای تشخیص عبارت شش نت پری از فلیم تلاش می کنند (همانطور که مدیران وارنر چاپل، ناشر پری، که به طور دوره ای افرادی را که قطعاتی از “سر و صدای شاد” فلیم را منتشر می کنند متهم به نقض “اسب تاریکی” پری می کنند). حتی زمانی که این شباهت به اندازه بازی Dark, Joyful, Noisy Horse مشخص نیست، فیلترها به طور معمول نقض حق چاپ را در جایی که هیچ کدام وجود ندارد توهم می کنند – و این به دلیل طراحی است.

برای درک اینکه چرا، ابتدا باید به فیلترها به عنوان یک اقدام امنیتی فکر کنیم – یعنی به عنوان اقدامی که توسط گروهی از افراد (پلتفرم‌ها و گروه‌های صاحب حقوق) انجام می‌شود که می‌خواهند گروه دیگری از افراد (آپلودکننده‌ها) را از انجام کاری که می‌خواهند باز دارند. انجام شود (آپلود مطالب نقض کننده).

نوشتن فیلتری که منطبق‌های دقیق را مسدود می‌کند بسیار پیش پا افتاده است: برچسب‌ها می‌توانند همه چیزهای موجود در کاتالوگ خود را با رمزگذاری بدون اتلاف رمزگذاری شده دیجیتال بارگذاری کنند، و هر کاربری که آهنگی را آپلود کند که از نظر دیجیتالی یا صوتی با آن استاد یکسان باشد، مسدود می‌شود.

اما برای آپلودکننده آسان است که فیلتری مانند این را دور بزند: آنها فقط می‌توانند صدا را خیلی کم، زیر آستانه درک انسان فشرده کنند، و این فایل جدید دیگر مطابقت نخواهد داشت. یا می توانند یک صدم ثانیه از ابتدا یا انتهای آهنگ را قطع کنند، یا یک نوار از پل را حذف کنند، یا هر یک از یک میلیون تغییر دیگر که بعید است شنوندگان متوجه شوند یا از آن شکایت کنند.

فیلترها بر روی تطابق دقیق عمل نمی کنند: در عوض، آنها از تطبیق “فازی” استفاده می کنند. آنها فقط چیزهایی را که دارندگان حقوق به آنها گفته اند مسدود نمی کنند – آنها چیزهایی را مسدود می کنند که مشابه چیزهایی است که دارندگان حقوق ادعا کرده اند. این ابهام را می توان تنظیم کرد: سیستم را می توان کم و بیش در مورد آنچه که مطابقت می داند سخت گیری کرد.

گروه‌های دارنده حقوق می‌خواهند مسابقات تا حد امکان آزاد باشد، زیرا در جایی بیرون، ممکن است کسی وجود داشته باشد که از یک نسخه بسیار مبهم و کوتاه‌شده از یک آهنگ خوشحال شود و می‌خواهند آن شخص را از دریافت رایگان آهنگ منع کنند. . . هرچه تطابق کمتر باشد، مثبت کاذب بیشتر است. این یک مشکل ویژه برای نوازندگان کلاسیک است: اجرای آنها از باخ، بتهوون و موتزارت به ناچار بسیار شبیه ضبط‌هایی است که Sony Music (بزرگ‌ترین برند موسیقی کلاسیک جهان) در Content ID ادعا کرده است. در نتیجه، کسب درآمد از عملکرد کلاسیک آنلاین تقریباً غیرممکن شده است: ویدیوهای شما یا مسدود می شوند یا درآمد تبلیغاتی که ایجاد می کنند به سونی منتقل می شود. حتی آموزش اجرای موسیقی کلاسیک به میدان مین تبدیل شده است، زیرا با زحمت تولید می‌شود، درس‌های آنلاین رایگان توسط Content ID مسدود می‌شوند یا اگر برچسب احساس سخاوتمندی کند، درس‌ها به صورت آنلاین رها می‌شوند اما درآمد تبلیغاتی که به دست می‌آورند به یک شرکت غول‌پیکر منتقل می‌شود و به سرقت می‌رود. دستمزد خلاق یک معلم موسیقی

قانون اطلاع رسانی و حذف به دارندگان حقوق اینترنت مورد نظرشان را نمی داد. این چه نوع اینترنت بود؟ خوب، اگرچه غول‌های سرگرمی گفتند تمام چیزی که می‌خواهند اینترنت عاری از نقض حق نسخه‌برداری است، اقدامات آنها – و یادداشت‌های صریح منتشر شده در پرونده Viacom – روشن می‌سازد که مسدود کردن نقض بهانه‌ای برای اینترنت است که در آن شرکت‌های سرگرمی باید تصمیم بگیرند چه کسی می تواند یک فناوری جدید و نحوه عملکرد آن بسازد.

این مقاله در ابتدا در Engadget در https://www.engadget.com/hitting-the-books-the-internet-con-cory-doctorow-verso-153018432.html?src=rss ظاهر شد


منبع: https://www.engadget.com/hitting-the-books-the-internet-con-cory-doctorow-verso-153018432.html?src=rss

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *