Apple Vision Pro دستی، redux: ویدیوی همه جانبه، برنامه Disney+، صفحه کلید شناور و کمی جیغ

با پیش‌سفارش اپل ویژن پرو هدست افتتاح این هفته، این شرکت در حال آماده شدن برای عرضه یکی از مهم ترین محصولات خود است. آی تی صبح امروز اعلام شد یک “فرمت سرگرمی پیشگام توسط اپل” به نام Apple Immersive Video، و همچنین محیط های مشاهده جدید در برنامه Disney+ که شامل صحنه هایی از فرنچایزهای محبوب استودیو مانند Avengers و Star Wars است.

ما قبلا یک بار به WWDC برگشتم وقتی هدست ابتدا اعلام شد، اما دو تن از ویراستاران ما، دانا وولمن و چرلین لو، این فرصت را داشتند که به عقب برگردند و دستگاه را دوباره ببینند (و در مورد دانا، برای اولین بار آن را تجربه کردند). از آنجایی که قبلاً برخی از عناصر اصلی رابط کاربری را در قطعه قبلی خود توضیح داده ایم، تصمیم گرفتیم بر روی برخی از ویژگی های اخیراً اضافه شده تمرکز کنیم، از جمله Apple Immersive Video، محیط های جدید Disney+، یک “Encounter Dinosaurs” داخلی. تجربه، و همچنین صفحه کلید شناور، که برای اولین بار در ژوئن سال گذشته دستگاه را امتحان کردیم، برای ما کار نکرد. در اینجا نیز ما می‌خواستیم واقعاً به آنچه در واقع هست برسیم احساس می کند دوست دارم از دستگاه استفاده کنم، از ناامیدکننده گرفته تا شادی آور تا ناخواسته وهم انگیز. (بله، یک قطره اشک، و همچنین مقداری جیغ آمد.)

گزینه های تناسب، راحتی و بند

چرلین: بهترین هدآپ نمایشگر جهان اگر نتوان آن را برای مدت طولانی پوشید بی فایده خواهد بود، بنابراین راحتی عاملی حیاتی در جذابیت اپل ویژن پرو است. این نیز یک عامل بسیار شخصی با تنوع زیادی بین کاربران فردی است. من چیزی دارم که به عنوان یک سر بزرگتر از حد معمول توصیف شده است، و مقدار زیادی مو دارم که معمولاً صاف اتو می شود. این بدان معنی است که هر روسری که من می گذارم تمایل به لیز خوردن دارد، به خصوص اگر بند کشدار باشد.

برخلاف اون نسخه همکار ما Devindra Hardawar سال گذشته در WWDC دید، واحد Vision Pro که امروز آن را امتحان کردم با یک بند آمد که شما آن را کشیده و به پشت سر شما ختم می شود. پهن، رج دار و نرم بود و من در ابتدا فکر می کردم خیلی راحت خواهد بود. اما ۱۵ دقیقه پس از تجربه من، من شروع به سنگین شدن دستگاه کردم و پنج دقیقه بعد، درد داشتم. اگر منصف باشیم، باید ناراحتی خود را زودتر به اپل می‌دادم و تسمه‌های جایگزین برای تعویض در دسترسم بود. اما می خواستم از اتلاف وقت جلوگیری کنم. وقتی در نهایت به کارکنان شرکت در مورد مسائلم گفتم، آنها بند را به بند دو حلقه ای تغییر دادند که یکی بالای سرم می رفت.

زنی با موهای تیره که هدست اپل ویژن پرو را به تن داشت، روی یک مبل خاکستری نشسته بود.
سیب

دانا: اتصال به اندازه کافی طول کشید – فقط به اصلاح کافی نیاز داشت – که من برای یک دقیقه نگران این بودم که این کار را اشتباه انجام می دهم یا اینکه به نوعی یک سر نامناسب دنیا را دارم. اول، تلاش کردم تا حروف تیز به نظر برسد. مثل این بود که در مطب یک اپتومتریست نشسته بودم و لنزی را امتحان کردم که برای من کمی تار بود. سفت کردن تسمه ها به من کمک کرد که متن را به همان اندازه که لازم بود واضح کنم، اما این باعث شد که بینی من احساس شود. راه حل تعویض بالشتک مهر و موم با فندک از دو گزینه بود. (دو بند در جعبه و همچنین دو بالشتک موجود است.) با این دو تغییر – بند حلقه دوگانه و بالشتک مهر و موم سبک – در نهایت احساس راحتی کردم.

چرلینبله. شایان ذکر است که اپل ابتدا یک اسکن برای تعیین اندازه بند من انجام داد و آنها Medium را برای من انتخاب کردند. من همچنین مجبور شدم به چرخاندن یک صفحه در پشت سمت راست ادامه دهم تا همه چیز راحت‌تر به نظر برسد، بنابراین روی محکم بودن دستگاه کنترل داشتم. اساسا، شما گزینه های بسیار زیادی برای تطبیق Vision Pro با ذهن خود خواهید داشت.

فیلم همهجانبه اپل و ویدئوهای فضایی

دانا: نشستن از نزدیک در مرکز اپل ویدئوهای فراگیر و فضایی مرا به یاد شخصیت جیمی استوارت در این یک زندگی شگفت انگیز است: من هم خودی بودم و هم غیرخودی. در یک دمو، آلیشیا کیز را دیدیم که خاص ترین اجراها را اجرا می کرد: فقط برای ما، در یک اتاق نشیمن. در مجموعه‌ای از ویدیوها – که هدفشان نمایش ویدیوهای فضایی بود – ما یک خانواده را هنگام صرف غذا دیدیم و یک مادر و دختر را بیرون از خانه دیدیم که با حباب‌ها بازی می‌کردند.

وقتی این کلیپ‌ها را تماشا می‌کردم، به‌ویژه فیلم‌های خانوادگی که مرا به یاد کودک نوپای خودم می‌اندازد، احساس می‌کردم غرق شدم، بله، اما در عین حال طرد شدم. بدیهی است که هیچ کس در ویدیوها شما را نمی بیند یا با شما ارتباط برقرار نمی کند. تو یک روح هستی من خودم را سال‌ها بعد تصور می‌کردم که از آینده به ویدیوهای گذشته دخترم نگاه می‌کنم و احساس کردم لکه دار. من انتظار نداشتم در طول یک جلسه توجیهی معمول اپل اشک آلود شوم.

چرلین: قسمت Immersive Video نسخه ی نمایشی من نزدیک به پایان بود، در آن مرحله من قبلاً تحت تأثیر کل تجربه قرار گرفته بودم و کاملاً نمی دانستم چه چیز دیگری باید انتظار داشته باشم. تریلر با آواز خواندن آلیشیا کیز در صورت من شروع شد که از آن لذت بردم. اما بیشتر از بچه‌هایی که با چند کرگدن در زمین فوتبال بازی می‌کردند تعجب کردم و وقتی حیوانات به سمت من حرکت کردند، از نظر بدنی عقب نشینی کردم. من از دیدن بافت پوست آنها و کثیفی روی سطح آنها لذت بردم و همچنین وقتی انعکاس لوگوی اپل را روی سطح دریاچه در پایان دیدم تحت تأثیر قرار گرفتم. من همان تجربه عاطفی دانا را نداشتم، اما می توانم ببینم که چگونه می تواند برخی از احساسات قوی را برانگیزد.

یک بنر با کلمات
سیب

اپلیکیشن دیزنی +

دانا: اپل بسیار مراقب بود که توجه داشته باشد که نسخه برنامه Disney+ که ما از آن استفاده می کردیم در نسخه بتا بود. یک کار در حال پیشرفت اما چیزی که دیدیم همچنان تاثیرگذار بود. مثل انجام یک بازی ویدیویی فکر کنید: قبل از اینکه دوره مسابقه خود را انتخاب کنید، مثلاً باید بازیکن خود را انتخاب کنید. در این صورت «بازیکن» شما پس زمینه شماست. آیا می خواهید از فیلم مارول روی پشت بام بنشینید؟ صحرای تاتوئین؟ در هر محیطی که دلتان می‌خواهد راحت باشید، و سپس می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا واقعاً می‌خواهید تد لسو را در سرزمین بایر جنگ ستارگان خود تماشا کنید یا خیر. این کافی نیست که آن را غوطه ور بنامیم. در برخی از این محیط‌های «خارج باز» به‌ویژه، مانند شرکت در یک رانندگی با مضمون دیزنی است. اعتبار برای دیزنی: آنها هر دو طرفداران وسواسی خود را درک می کنند – و به آنها احترام می گذارند. آنها مخاطبان خود را می شناسند.

چرلین: به عنوان یک طرفدار بزرگ مارول، وقتی محیط برج انتقام جویان به وجود آمد، واقعاً هیجان زده شدم. به اطرافم نگاه کردم و انواع تخم مرغ های عید پاک را دیدم، از جمله یک ظرف غذاخوری از شاورما گریل روی میز کنارم. به نظر می رسد کمی احمقانه است که در مورد واقعی بودن تصاویر غوطه ور شود، اما من هیچ پیکسلی ندیدم. در عوض، به یادداشت دست نویس کوچکی نگاه کردم که تونی استارک به وضوح پشت سر گذاشته بود و احساس می کردم تقریباً می توانم آن را بردارم. وقتی به محیط Tattooine تغییر مکان دادیم، من را در کابین لندسپیدر لوک اسکای واکر قرار دادند و وقتی دستم را دراز کردم تا فرمان فرمان را بگیرم، توانستم دستان خودم را در مقابلم ببینم. از اینکه واقعاً نمی‌توانم با آن عناصر تعامل داشته باشم، کمی ناامید شدم، اما قطعاً برای یک طرفدار تجربه رضایت‌بخشی بود.

تجربه تایپ

چرلین: دیویندرا اشاره کرد که صفحه کلید شناور در نسخه ی نمایشی او در سال گذشته در دسترس نبود و کنجکاو بود که بداند چگونه است. من واقعاً شگفت زده شدم که کار کرد، و در تجربه من نسبتاً خوب بود. وقتی نوار URL را با نگاه کردن به آن و ضربه زدن به انگشت شست و سبابه انتخاب کردم، صفحه کلید مجازی ظاهر شد. می‌توانستم از چشمانم برای نگاه کردن به کلیدهایی که می‌خواستم استفاده کنم، سپس انگشتانم را به هم بزنم تا آنها را فشار دهم. یا، و اینجا جایی بود که من بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتم، می توانستم به جلو خم شوم و دکمه ها را با دستانم فشار دهم.

به آسانی تایپ کردن روی صفحه کلید واقعی نیست، اما از این واقعیت که کار می کند کاملاً غلغلک داده بودم. آفرین به سیستم های ردیابی چشم و دست اپل، زیرا آنها قادر بودند آنچه را که من در بیشتر مواقع به آن نگاه می کردم یا هدف قرار می دادم تشخیص دهند. مشکل اصلی من با کیبورد این بود که کمی دورتر از آن احساس می‌کردم و اگر می‌خواستم خودم دکمه‌ها را فشار دهم باید کشش کنم. اما استفاده از نگاه چشمی و ضربه زدن برای یک عبارت کوتاه خیلی سخت نبود، و اگر بخواهم چیزی طولانی‌تر وارد کنم، می‌توانم از تایپ صوتی استفاده کنم (یا در صورت لزوم یک صفحه کلید بلوتوث را جفت کنم).

تصویری از صفحه اصلی Vision Pro، با حدود دوازده برنامه که بر فراز یک دریاچه شناور هستند.
سیب

دانا: این یکی از ناامید کننده ترین جنبه های نسخه ی نمایشی برای من بود. اگرچه چندین گزینه تایپ وجود داشت – شکار و نوک زدن با انگشتان، استفاده از کنترل چشم برای انتخاب کلیدها، یا فقط استفاده از سیری – هیچ یک از آنها برای چیزی شبیه به استفاده طولانی کافی نبود. چندین بار تلاش کردم تا بتوانم Engadget را در نسخه ی نمایشی Safari به درستی بنویسم. این برای من شگفت‌انگیز بود، زیرا بسیاری از جنبه‌های دیگر تجربه گسترده‌تر اپل – ژست نیشگون گرفتن، صفحه کلید لمسی اصلی در آیفون اصلی – همانطور که اپل دوست دارد در مورد خودش بگوید، «فقط کار می‌کند». صفحه کلید شناور در اینجا به وضوح نیاز به بهبود دارد. در این میان، تصور استفاده از ویژن پرو برای کار واقعی سخت تر است. Vision Pro به عنوان یک سینمای خانگی شخصی بسیار بیشتر احساس می شود.

مراقبه

چرلین: به‌عنوان کسی که پیشنهادات مدیتیشن توسط شرکت‌هایی مانند اپل و فیت‌بیت را تا حد زیادی پوشش داده‌ام، مطمئن نبودم که از ویژن پرو چه انتظاری داشته باشم. خوشبختانه، این تجربه در قسمت قبلی نسخه ی نمایشی اتفاق افتاد، بنابراین من هنوز هیچ فشاری روی سر احساس نمی کردم و توانستم آرامش داشته باشم. به پشتی مبل تکیه دادم و دیدم که ابری شبیه به نماد مدیتیشن در اپل واچ، به ده ها “برگ” کوچک پریده و در تاریکی اطرافم شناور است. با شروع جلسه ۱ دقیقه ای، موسیقی ملایم و آرامش بخش در پس زمینه به عنوان یک صدا به من کمک می کرد تا چه کار کنم. برگ‌ها می‌تپیدند و من احساس می‌کردم که با تصاویر آرامش‌بخش و صداهای آرام‌بخش احاطه شده‌ام و در مجموع احساس آرامش می‌کردم. خنده دار است که یک هدست چقدر برای چیزی مانند مدیتیشن مناسب است، جایی که می توانید به معنای واقعی کلمه مانع از حواس پرتی در جهان شوید و به سادگی روی تنفس خود تمرکز کنید. این یک استفاده مناسب از ویژن پرو بود که مطمئناً آن را پیش بینی نمی کردم.

دانا: من بیشتر از این می خواستم. یک محیط تاریک، با اشیاء سه بعدی شناور و انگیزه ای برای فکر کردن به آنچه امروز برای آن سپاسگزارم. نسخه ی نمایشی فقط یک دقیقه طول کشید، اما می توانستم بیشتر بروم.

با دایناسورها روبرو شوید

چرلین: واقعیت جالب در مورد من: دایناسورها من را نمی ترسانند، اما پروانه ها می ترسند. بله وقتی خنده را متوقف کردید، می‌توانید ضربه‌ای را که در این دمو متحمل شدم، تصور کنید. من از دوستان صنعتم و دویندرا همه چیز را شنیده بودم که چگونه در دموهای خود در WWDC شاهد فرود آمدن پروانه روی انگشتانشان بودند، قبل از اینکه دایناسورها از صفحه بیرون بیایند و بر سر آنها غرش کنند. همه این را به‌عنوان یک نسخه نمایشی فن‌آوری واقع‌بینانه و چشمگیر توصیف کردند، زیرا Vision Pro می‌توانست به‌طور دقیق برای همه مشخص کند که انگشتانشان کجاست و پروانه‌ها دقیقاً روی نوک انگشتانشان فرود بیایند.

فکر نمی‌کردم امروز مجبور باشم پروانه‌ای را ببینم که روی بدنم فرود می‌آید و معمولاً در زندگی چنین چیزی را نمی‌خواهم. اما برای این نسخه ی نمایشی، چشمانم را باز نگه داشتم تا ببینم اپل چقدر خوب عمل می کند، و چون در شروع این نسخه نمایشی یک مشکل جزئی در کالیبراسیون داشتم، مجبور شدم این کار را انجام دهم. دو برابر. اولین بار که این اتفاق افتاد، کمی جیغ زدم. می توانستم بال های پروانه را ببینم و پاها. این واقعاً چیزی است که من را بیشتر به خود مشغول کرد – دیدن پاهای حشره که با انگشت من “تماس” برقرار می کند. هیچ بازخورد لمسی وجود نداشت، اما تقریباً می توانستم زمزمه پاهای الاغ مودار پروانه را روی انگشتم حس کنم. اوه

سپس پروانه افتضاح پرواز کرد و یک دایناسور بامزه بیرون آمد و به دنبال آن دو دایناسور وحشی آمدند که من بعد از آن ایستادم تا “نوازش کنم”. بعد از آن بسیار سرگرم‌کننده‌تر بود، و در واقع نمایشی قابل‌تأثیر از توانایی ویژن پرو برای ترکیب دنیای واقعی با تجربیات همهجانبه بود، زیرا می‌توانستم به راحتی میز روبروی خود را ببینم و دور بزنم تا به دایناسور نزدیک شوم.

دانا: بر خلاف چر، من فریاد نزدم، اگرچه خودم را احمق کردم. دستم را دراز کردم تا به یکی از دایناسورها اشاره کنم و در واقع به سمت من رفت و صدای بلندی در صورتم ایجاد کرد. قبل از عقب نشینی آن را “نوازش” کردم. دایناسور دیگری ظاهر شد. یک بار دیگر دستم را دراز کردم، اما آن دینو دوم مرا نادیده گرفت. وقتی دمو تمام شد، دست تکان دادم و شنیدم که می‌گویم «بای بای». (آیا به من اشاره کردم که با یک کودک نوپا زندگی می کنم؟) سپس به یاد آوردم که بزرگسالان دیگری در اتاق بودند که مشاهده می کردند که از هدست استفاده می کنم و احساس می کردم که گوسفند هستم. صادقانه بگویم که بسیاری از تجربه ویژن پرو را توصیف می کند. حتی می توانید همین را در مورد هر هدست واقعیت مجازی بگویید که ارزش آن را دارد. به حدی غوطه ور است که احتمالاً در نقطه ای، آراستگی را به باد خواهید داد.

برنامه Disney+ شناور در بالای اتاق نشیمن در تصویری از رابط visionOS در Apple Vision Pro.
سیب

افکار نهایی

چرلین: من مشتاقانه منتظر آزمایش ویژن پرو برای خودم بودم و عمدتاً ناامید نشدم. سیستم‌های ردیابی چشمی و دستی بسیار دقیق هستند، و من به سرعت یاد گرفتم که چگونه رابط را پیمایش کنم، به طوری که از دستورالعمل‌هایی که به من داده شده بود سرعت می‌گرفتم. من متقاعد نشده‌ام که بخواهم ساعت‌ها ساعت‌ها با هدست سپری کنم، حتی اگر این تجربه برایم جالب باشد. قیمت ۳۵۰۰ دلاری دستگاه نیز از بودجه من خارج است.

اما از میان تمام هدست‌های واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و ام‌آر که در دوران حرفه‌ای خود امتحان کرده‌ام، Apple Vision Pro به مراتب بهترین و به راحتی فکر شده‌ترین است. اپل همچنین با قابلیتی به نام EyeSight که تغذیه بصری چشمان شما را در قسمت بیرونی گیره قرار می دهد، وقت گذاشت و به ما نشان داد که هنگام استفاده از دستگاه چه شکلی خواهید داشت. بسته به کاری که در visionOS انجام می‌دهید، نمایشگر چند انیمیشن را نشان می‌دهد که نشان می‌دهد آیا شما کاملاً در یک محیط غوطه‌ور هستید یا می‌توانید افراد اطراف خود را ببینید.

دانا: استفاده از Vision Pro بیشتر از آنچه انتظار داشتم آسان‌تر بود، و در حالی که به عنوان یک دستگاه همه منظوره که می‌توانید از آن برای مرور وب، ایمیل، حتی برخی از برنامه‌های صنعتی استفاده کنید، قابلیت استفاده دارد، برنامه قاتل آن، در حال حاضر، به وضوح تماشای فیلم است. (فیلم های خانگی یا موارد دیگر). من نمی توانم وانمود کنم که اپل اولین کسی است که هدستی ایجاد می کند که تجربه ای همه جانبه را ارائه می دهد. این یک توهین به هر هدست واقعیت مجازی است که قبلاً آزمایش کرده ایم (با عرض پوزش، اپل، من قصد دارم از اصطلاح VR استفاده کنم). اما اگر از من بپرسید استفاده از هدست، به خصوص برنامه های عکس و فیلم چه حسی دارد، پاسخ من این است که احساس شادی کردم. استفاده از آن سرگرم کننده است. و این به شما بستگی دارد که آیا این سرگرمی ۳۵۰۰ دلار هزینه داشته باشد.

این مقاله در ابتدا در Engadget در https://www.engadget.com/apple-vision-pro-hands-on-redux-immersive-video-disney-app-floating-keyboard-and-a-little-screaming-180006222 منتشر شد. .html?src=rss


منبع: https://www.engadget.com/apple-vision-pro-hands-on-redux-immersive-video-disney-app-floating-keyboard-and-a-little-screaming-180006222.html?src=rss

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *